« منابع پایان نامه در مورد طراحی پروتکل فراتشخیصی مبتنی بر ... | فایل ها درباره : طراحی الگوی راهبردی ارزیابی عملکرد ... » |
حالت a) برای برخی قطعات منحنی مشخصهی ولتاژ- جریان مطابق شکل(a (2-9))میباشد که در این حالت، کلیدزنی بین نقاط A و B انجام می شود [۵۶].
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
حالت b) وضعیتی که مقاومت منفی با اثر حافظهای ظاهر می شود و دو حالت پایدار دارد. حالت اوّل مشابه حالت a و دومین حالت، وضعیت رسانشی است. وضعیت رسانشی با اعمال یک جریان باز گرداننده[۹۷] از بین رفته و قطعهی مورد نظر به حالت غیر رسانشی برمیگردد(شکل (b (2-9)) را ببینید).
شکل۲-۹) طبقه بندی حالات مختلف کلیدزنی]۲۳و۵۶[.
حالت c) کلیدزنی از مقاومت الکتریکی بالا به مقاومت الکتریکی پایین.
در این حالت نقطه عمل پایداری بین حالات مقاومت الکتریکی بالا (Off) و مقاومت الکتریکی پایین (ON) وجود ندارد. در این حالت وقتی اختلاف پتانسیل دو سر نمونه به مقدار معین آستانه VTh، میرسد یا بعبارت دیگر ولتاژ اعمال شده به نمونه به حد معینی میرسد، نمونه عمل کلید زنی را انجام میدهد و نمونه در صورتی به حالت غیررسانشی (Off) برمیگردد که جریان عبوری از آن به جریانهای پایینتر ازجریان نگهدارنده Ih، کاهش یابد. این نوع کلیدزنی را کلیدزنی آستانهای مینامند] ۵۴و۵۶، ۵۷-۵۹[. ( شکل (c (2-9)) را ببینید).
حالت d) کلیدزنی همراه با حالت حافظهای که در آن حالت OFF، مشابه حالت C است و حالت رسانشی (ON)، حتی با افت کامل ولتاژ، حفظ می شود. حالت OFF، با اعمال یک پالس جریان، دوباره برقرار می شود.حالت اخیر را کلیدزنی حافظهای مینامند [۵۸-۶۰، ۵۴و۵۶]. ) شکل (d (2-9))را ببینید).
حالت e) مقاومت منفی با ولتاژ کنترل شده (VCNR):
در این حالت، نمونه با مقاومت الکتریکی پایین، فعالیت خود را آغاز کرده، سپس با عبور از یک ناحیه مقاومت منفی در بالای Vc، به حالت مقاومت بالا گذار میکند. حتی وقتی که ولتاژ به سرعت کاهش مییابد، حالت مقاومت الکتریکی بالا حفظ می شود.( شکل (e (2-9)) را ببینید) [۵۶].
مواد آمورف را با دو حالت کلی متمایز می کنیم:
نوع A: شیشهی پایداری که در طول عمل، ساختار و ترکیب آن تغییر نمیکند که در کلیدزنی آستانهای با آن روبرو میشویم.
نوع B: مادهای که ساختار آن در وضعیتی تجدیدپذیر، تغییر میکند. این حالت در کلیدزنی حافظهای مشاهده میشود [۵۶].
۲-۱۳) کلیدزنی حافظه ای و آستانه ای
با توجّه به آنچه که در بخش قبل ذکر شد، میتوان گفت که وجه اشتراک دو فرایند کلیدزنی حافظهای و آستانهای[۹۸]، وجود یک ولتاژ آستانه (VTh )، برای شرح عمل کلیدزنی میباشد و اختلاف آنها در این است که در کلیدزنی آستانهای، برخلاف کلیدزنی حافظهای که حالت رسانشی (ON) حتی در جریانهای پایینتر از Ih، جریان نگهدارنده[۹۹]حفظ میشد، حالت رسانشی (ON) حفظ نشده و نمونه به حالت غیررسانشی (OFF) برمیگردد.
در حالت حافظهای، عمل کلیدزنی حافظهای از تغییر ساختار برگشتپذیر بین ماده آمورف با مقاومت الکتریکی بالا و حالت میکروبلوری با مقاومت الکتریکی پایین ناشی می شود که این تغییر ساختار در ناحیه فیلمانی جریان اتفاق میافتد و تبدیل ماده به حالت میکروبلوری در زمانی کوتاه پس از عمل کلیدزنی صورت میگیرد[۵۶]. یک پالس با جریان بالا و پریود کم ممکن است ناحیهی فیلمانی جریان را دوباره از حالت بلوری به حالت شیشه ای برگردانده سیستم بلوری به حالت بینظم تبدیل شود [۵۶و۵۷].
کوهن[۱۰۰] در سال ۱۹۷۲ با توجه به مشاهدات میکروسکپی فرایند بلوری شدن را قوت بخشید [۶۱]، که به طور کلی میتوان بلوری شدن قسمتی از ماده را ناشی از گرمای ژول ایجاد شده در نمونه، میدان الکتریکی قوی یا تمرکز حاملهای اضافی در مسیر جریان دانست [۵۶و۵۷].
برای روشن شدن موضوع به شکلهای ((a-b-c) ( 2-9)) توجّه کنید.
با توجه به شکلهای زیر، عمل کلیدزنی از حالت OFF به حالت ON با یک تأخیر زمانی tD، اتفاق افتاده و حالت حافظهای بعد از یک بازهی زمانی مخفی tlock-ON، پس از کلیدزنی برقرار می شود.
در حالت (a) نمونه بعد از پایان اعمال پالس ولتاژ Vp، به حالات غیررسانشی OFF برمیگردد در صورتیکه در حالت (b)، برای برگشت به حالت OFF، یک پالس جریان بازگرداننده مورد نیاز است. پس به طور کلیtLO، زمان مورد نیاز برای بلوری شدن شیشه در طول فیلمان جریان است که در این فرایند ایجاد می شود [۵۶].
شکل ۲-۱۰) نمایش پاسخ زمانی نمونه به پالس
a).کلیدزنی آستانهای b).کلیدزنی حافظهای c).تغییرات جریان عبوری از نمونه در کلیدزنی حافظهای]۵۶[.
بنابراین، میتوان چنین نتیجه گرفت که تغییر در رسانندگی نمونه، ناشی از تغییر رسانش ناحیهی فیلمان جریان (ناحیه تشکیل) میباشد و ولتاژ آستانه ثابت در عمل کلیدزنی، دلیلی بر فقدان فرایند تشکیل خواهد بود [۵۷].
ولتاژ آستانهیVth، عموماً بین ۳ تا ۱۰۰۰ ولت قرار دارد و در فواصل جدایی چند میکرون، با فاصلهی جدایی الکترودها متناسب است.
به دلیل شرایط مرزی الکتریکی و حرارتی ناشی از نوع و شکل مادهای که با الکترودها اتصال دارد در فواصل الکترودی بزرگتر، وابستگی تابعی یکنواختی وجود ندارد.
بطور کلی میدان الکتریکی آستانه و ولتاژ آستانه با افزایش ضخامت لایهی نیمرسانای آمورف افزایش مییابد و با افزایش دمای نمونه، کاهش مییابد [۵۶و۵۷و۶۰].
۲-۱۴) مکانیسم کلیدزنی
فرایند کلیدزنی در نیمرساناهای آمورف، تنها توسط شکست حالت مقاومت الکتریکی بالا مشخص نمیشود بلکه مکانیزم هایی باید این فرایند را توجیه نمایند.
برخی [۲۲و۶۲و۶۴] کوشیدهاند این فرایند را براساس فرآیندهای گرمایی توجیه کنند و برخی دیگر [۲۳و۵۴] معتقدند فرایند کلیدزنی اساس الکتروگرمایی دارد و گروهی فرآیندهای الکترونیکی را مسئول پدیده مذکور می دانند [۶۳].
بطور کلی دو مدل در توجیه فرایند کلیدزنی مطرح می شود:
الف) مدل هموژن (متجانس)
ب) مدل نامتجانس
در ابتدا فرض اینکه لایههای نیمرسانا، در طول فرایند کلیدزنی، یکدست و آمورف باقی میمانند، وجود داشت. اما با آگاهی از تشکیل فیلمان جریان در داخل لایه نیمرسانای آمورف (تغییر ساختار لایه) مدل نامتجانس مطرح شد. در مدل متجانس دو راهبرد وجود دارد، یکی در نظر گرفتن فرایند کلیدزنی به عنوان فرایند گرمایی با تصحیحات الکترونیکی و دیگر اینکه آنرا فرآیندی الکترونیک با تصحیحات گرمایی در نظر بگیریم.
همچنانکه در بخشهای گذشته بیان شد، پدیده کلیدزنی ممکن است در ناحیهی فیلمانی با چگالی بالای جریان، ساختار ماده را به صورتی تغییر دهد که حتی با برگشت ماده به حالت OFF، ساختار اصلی تجدید نشود.
مهاجرت الکترونی و تشکیل نواحی بار فضایی نیز ممکن است به تغییر ساختار ماده بیانجامد که بعد از اینچنین فرآیندهایی، ماده مورد آزمایش معمولاً ولتاژ آستانه و مقاومت الکتریکی کمتری نسبت به حالت اصلی در حالت غیررسانشی OFF از خود نشان میدهد و در واقع ماده مشابه حالت همگن خود، عمل نمیکند. میتوان توسط پراش الکترون و میکروسکوپ الکترونی ناحیه بلوری محاط شده در زهدان شیشه ای[۱۰۱] را در نیمرساناهای آمورف مطالعه کرد، همچنانکه بلورهای سوزنی Te در جهت عبور جریان در آزمایشی در سال۱۹۲۷ میلادی توسط تماس[۱۰۲] و باسنل[۱۰۳]مشاهده شد و آنها این موضوع را ناشی از دمای بسیار بالا و میدان الکتریکی بالا در ناحیه فیلمان جریان عنوان کرده اند [۶۴].
به طور کلی رفتار مقاومت منفی در نیمرساناها و همه موادی که مقاومت الکتریکی آنها با افزایش دما به سرعت کاهش مییابد، دور از انتظار نیست، چرا که گرمای ژول، دمای داخل نیمرسانا را بالا برده و در اثر افزایش رسانش و تحرک حاملها، فلوی بیشتری از جریان مجاز به شارش از طریق ناحیه داغ میباشد. حالت پایا زمانی حاصل می شود که گرمای هدایت شده به نواحی دور از فیلمان جریان، معادل گرمای ژول تولید شده در ناحیهی فیلمان جریان باشد یا به عبارت دیگر مقدار گرمای ژول تولید شده به تعادل برسد[۶۵]. در این صورت میتوان معادله انتقال گرما را نوشته و شرایط مرزی را به کار برد، هر چند که حل عمومی معادله مذکور با شرایط مرزی واقعی قابل حصول نبوده و منوط به سادهسازیهای مختلفی میباشد ]۶۶و۶۵،۶۴،۶۱[.
کرول[۱۰۴] در سال ۱۹۷۳ نتیجه مطالعه خود را به این صورت بیان می کند:
تا زمانی که الکترودها چاهک کامل گرما هستند، هیچ رفتار مقاومت منفی و کلیدزنی روی نخواهد داد، اما میدانیم علیرغم بالا بودن رسانش گرمایی الکترودها، در نظر گرفتن الکترودها به صورت چاهکهای کامل گرما، صحیح نیست. بدینترتیب در مکانیزم گرمایی، گذار بین حالتهای مقاومت الکتریکی بالا و رسانش الکتریکی بالا، منحصراً ناشی از گرمای ژول به عنوان عامل افزایش دما و تغییر ساختار نمونه میباشد[۶۴]. در مدل الکتروگرمایی تشکیل کانال رسانشی داغ و ایجاد بارهای فضایی در مجاورت الکترودها به طور توأم در نظر گرفته می شود و در واقع این مدل، مدلی هیبرید از مدلهای الکترونیکی و گرمایی است [۲۳].
در ادامه به تفصیل نظریه های گرمایی، الکتروگرمایی و الکترونیکی برای توصیف پدیده کلیدزنی خواهیم پرداخت
۲-۱۴-۱) نظریه الکتروگرمایی[۱۰۵]
برای شیشههای اکسیدی از قبیل TeO2 – V2O5، در یک گسترهی دمایی مورد نظر، رسانش الکتریکی با رابطه(۲-۳۶) بیان می شود:
(۲-۳۹)
که در آن ، رسانش در دمای نامعین، ، انرژی فعال سازی،، ثابت بولتزمن وT دمای نمونه در مقیاس کلوین میباشد.
فرض میکنیم رابطه ولتاژ- جریان در این مواد با وابستگی اهمی (۲-۴۰) توصیف شود:
(۲-۴۰) V=R(T)
I، جریان بر حسب آمپر،V، ولتاژ بر حسب ولت وT، دمای حقیقی نمونه در مقیاس کلوین میباشد که این وابستگی به توان الکتریکی مؤثر عبارت است از:
(۲-۴۱)
، فاکتور اتلاف گرما در اثر رسانش ناقص گرما و To، دمای نمونه در جریان الکتریکی صفر میباشد.
با بهره گرفتن از رابطه(۲-۴۲) خواهیم داشت:
(۲-۴۲)
(۲-۴۳)
حل عددی این معادله، منحنیهای مشخصهی ولتاژ-جریان و مقاومت منفی را نشان میدهد. به شکل(۲-۱۱) توجّه کنید [۲۳].
فرم در حال بارگذاری ...