در تفکر خلاق خصوصیات ذیل مشاهده می شود:
-
- توانایی دیدن چیزها به شکل نو و تازه
-
- استفاده از تجارب قبلی و ارتباط آنها با تجربه های جدید
-
- انعطافپذیری فکر و درهم شکستن موانع و محدودیتها
- عدم کفایت به اطلاعات موجود
– آفریدن چیزی منحصر به فرد(باقری یزدی، ۱۳۸۳: ۵۵).
مهارت تفکر نقادانه
تفکر انتقادی تفکری صحیح برای ارزیابی مسائل است. به عبارتی دیگر تفکر همراه با استدلال، مسئولیت، مهارت و هدف را تفکر انتقادی مینامند. فرایندی که طی آن با بررسی افکار و عقاید خود و دیگران به درک بهتری از مسائل دست مییابیم. تفکر نقادانه، توانایی تحلیل اطلاعات و تجارب است. آموزش این مهارت نوجوانان را قادر میسازد تا در برخورد با ارزشها، فشارهای گروه و رسانههای گروهی مقاومت کنند و از آسیبهای ناشی از آنها در امان باشند.
ویژگی افراد نقاد:
-
- تفکر فعال
-
- سئوال کردن هدفمند
-
- ارزیابی اعتبار عقاید و افکار
- مشاهده موقعیت از دیدگاه های مختلف و بررسی نظرات دیگران(باقری یزدی، ۱۳۸۳: ۵۶).
مهارت توانایی برقراری ارتباط مؤثر
یکی از ضروریات زندگی اجتماعی برقراری ارتباط است. ارتباط عبارت است از فرایند ارسال و دریافت پیام. بر اساس این تعریف هر ارتباطی مستلزم حضور دو یا چند واحد اجتماعی است. هدف اصلی برقراری ارتباط، انتقال پیام است. هر گونه اشکال در انتقال پیام منجر به اختلال در ارتباط می شود. هر ارتباطی شامل دو عنصر اصلی، کلامی و غیر کلامی است. اجزای ارتباط عبارتند از: محتوای کلام، توجه به ابعاد فرهنگی و خرده فرهنگی، چگونگی شروع صحبت، نحوه جمله بندی، زمانبندی ارتباط کلامی، ملاحظات موقعیتی، چگونگی جمع بندی و ختم ارتباط، تن صدا، آهنگ صدا و………. (موتابی و فتی. الف، ۱۳۸۵: ۲۱).
مهارت ایجاد و حفظ روابط بین فردی
روابط بین فردی مؤثر اهمیت بسزایی در ایجاد سلامت روانی، رشد شخصی، هویتیابی، افزایش بهره وری شغلی، موفقیت، افزایش کیفیت زندگی، افزایش سازگاری و خودشکوفایی دارد. به منظور برقراری روابط بین فردی مؤثر کسب مهارت در چهار حوزه، شناختن و حمایت یکدیگر، و حل تعارضها و مشکلات موجود در رابطه به شیوهای سازنده ضروری است. برای دستیابی به مهارت در چهار حوزه فوق، شناختن و پذیرفتن تفاوتهای فردی نقطه شروع خوبی در روابط نزدیک است(فتی و موتابی. ب، ۱۳۸۵: ۳۳). برای برقراری روابط بین فردی مؤثر چهار حوزه مهارتی را باید فرا گرفت. این حوزه ها عبارتند از:
-
- اعتماد کردن به یکدیگر
-
- برقراری ارتباط روشن و عاری از ابهام
-
- پذیرش و حمایت یکدیگر
- حل تعارضها و مشکلات موجود در رابطه به شیوهای سازنده(همان منبع: ۳۳).
مهارت خود آگاهی و همدلی
خودآگاهی از مهمترین مهارت های زندگی است که به فرد در شناخت خویشتن، خصوصیات، نیازها، خواسته ها و اهداف خود، یاری می نماید(محمدخانی، ۱۳۸۵: ۲۵). خودآگاهی، یعنی آگاهی یافتن و شناخت اجزایی همچون خصوصیات جسمانی، احساسات، افکار و باورها، ارزشها، اهداف، گفتوگوی درونی، نقاط قوت و ضعف خود. آگاهی یافتن از خود و ویژگیهای آن یک مهارت است و واداشتن خویشتن به نگریستن به خود، اولین قدم جهت آشنایی نزدیک با جنبه های مثبت و منفی«خود» محسوب می شود(امامی نائینی. ب، ۱۳۸۷: ۱۷). ضعف در خودآگاهی، مشکلات روانی – اجتماعی مانند افسردگی، اضطراب و احساس حقارت و نظایر آن در فرد ایجاد می نماید. افرادی که دارای مهارت خودآگاهی هستند، احساسات خود را شناسایی میکنند، بر نقاط ضعف و قدرت خودآگاه هستند، اهداف واقع بینانهای برای خود تعیین میکنند و از ملاکهای ارزشمندی خودآگاه هستند. این افراد می توانند ارزش خود را در زندگی بیابند و هویت سالمی برای خود کسب نمایند. مهارت خودآگاهی از اجزای(مؤلفه های) متعددی تشکیل شده که عبارتند از:
-
- شناخت احساسات
-
- خودپنداره
-
- عزت نفس
- احساس ارزشمندی و هویتیابی(محمد خانی، ۱۳۸۵: ۲۵).
مهارت همدلی
همدلی نوع خاصی از توجه داشتن به دیدگاه دیگری است. به این معنا که فرد از طریق ادراک واکنشهای عاطفی دیگران، واکنشهایی عاطفی از خود نشان میدهد که به آن همدلی میگویند(امامی نائینی، ۱۳۸۷: ۱۸). به منظور برقراری روابط همدلانه، فرد باید بتواند خود را به جای دیگران بگذارد، امور را از دیدگاه آنان ببیند و از خود بپرسد که اگر من جای او و در شرایط او بودم چه احساسی داشتم؟(فلاح زاده، ۱۳۸۸). همدلی به فرد این امکان را میدهد که بتواند احساسات و حالات دیگران را بهتر بفهمد. در همدلی فرد از سطح خویش فراتر رفته و دیگران را عمیقتر درک می نماید. برخی از موانع همدلی شامل انتقاد، برچسب زدن، نصیحت کردن و نظایر آن میباشد. به منظور همدلی کردن با دیگران میتوانیم از فنونی مانند گوش دادن فعال، بازپردازی، انعکاس احساسات و غیره استفاده نماییم(محمد خانی، ۱۳۸۵: ۲۵).
مهارت مقابله با هیجان
واژه هیجان که با واژه های شور، احساس و عاطفه شباهتهای زیادی دارد، به معنای هر نوع برانگیختگی ذهن و بدن است. هیجانات، احساسات و عواطف بخشی از وجود ماست. ما تا زمانیکه زندهایم، نسبت به دنیای پیرامون خود حساس هستیم و از آنها تأثیر میپذیریم. در واقع هیجان، احساس و عاطفه پدیدههایی هستند که ما هر روز با انواع مختلفی از آنها درگیر میشویم مانند عشق، غم، شادی، خشم و عصبانیت. همه آنها را احساس کردهایم، محتوای هیجان، احساس و عاطفه را تشکیل میدهد(امامی نائینی. الف، ۱۳۸۷: ۱۸).
مهارت مدیریت خشم
این مهارت جزئی از مهارت مقابله با هیجان است. خشم واکنش طبیعی ارگانیسم نسبت به شرایطی است که فرد را دچار ناکامی کردهاست. خشم می تواند به صورت ضعیف یا شدید در فرد نمایان شود. برخی از علائم و نشانه های بروز خشم در فردی که دچار عصبانیت شده است به صورت افزایش ضربان قلب، افزایش فشار خون، گشاد شدن مردمک چشم و ….. ظاهر می شود. هر کس برای کنترل خشم باید قادر به شناسایی زود هنگام علائم خشم خود باشد. شیوه های مختلفی برای کنترل خشم معرفی شده است که عبارتند از: ایجاد تغییر در محیط، ترک موقعیت، مقابله با
افکار منفی، آرام سازی، حل مشکل و ابراز خشم به شیوه سازگارانه(موتابی و فتی. ب، ۱۳۸۵: ۲۱).
یادگیری مهارت کنترل خشم، به توانایی نحوه مدیریت و اداره هیجانات شدید به ویژه خشم اشاره دارد. میدانیم که خشم و عصبانیت را نمی توان از زندگی حذف کرد ولی میتوان آنها را کنترل کرد. به عبارت دیگر ما حق داریم گاهی عصبانی شویم ولی حق نداریم رفتارهای پرخاشگرانه داشته باشیم. با یادگیری این مهارت میآموزیم که چگونه به شیوه عملی عصبانیت خود را کاهش داده و جلوی رفتارهای پرخاشگرانه خود را بگیریم. به بیان دیگر یاد میگیریم که به علائم اولیه ایجاد خشم در خود حساس شده و به محض بروز، آنها را تشخیص داده و پیش از شدت پیدا کردن به کنترل آنها بپردازیم(فلاح زاده، ۱۳۸۸).