ازجمله ۳/۷ % ( هادیا مونست[۹۷] و همکاران ۱۹۷۸ ) ، ۲۲ % ( استانسفلد[۹۸] و همکاران ، ۱۹۹۱ ) ، ۱۴ % ( چنگ [۹۹] ، ۱۹۸۸ ) ، بررسی انجام شده در ایران همه گیر شناسی آن را در دامنه ای بین دست کم ۷/۱۱ % ( باش ، ۱۳۴۲ ) تا ۲/۴۳ % ( داویدیان ، ایزدی ، نهاپتیان و معتبر ۱۳۵۳ ) گزارش کردهاند نتایج سایر بررسی ها بین ۱۳ تا ۵/۱۸ % نوسان بوده است (باش ، ۱۳۷۲ ؛ باقری یزدی ، بوالهری ، شاه محمدی ، ۱۳۷۳ ؛ جاویدی ۱۳۷۲ ؛ کوکبه بهادر خان ، ۱۳۷۲ ؛ ۱۳۷۳ ؛پالاهنگ ، نصر ، براهنی ، شاه محمدی ، ۱۳۷۵).
ماتر و کرامر[۱۰۰] ( ۱۹۸۸ ) همه گیر شناسی را مطالعه توزیع و عوامل موثر بر بیماریها در جوامع انسانی تعریف میکنند . به عبارت دیگر همه گیر شناسی با فراوانی انواع بیماریها و صدمات و عوامل مؤثر در توزیع آن ها سر و کار دارد ، این تعریف بر این موضوع اشاره میکند که بیماریها به طور تصادفی در جامعه توزیع نشده اند ، بلکه گروههای مختلف از نظر فراوانی بیماریهای مختلف باهمدیگر تفاوت دارند ( مارتر و کرامر ، ۱۹۸۸ ، نقل از شپرد[۱۰۱] ( ۱۹۷۸ ) همه گیر شناسی را چارچوبی مناسب برای ترمیم شکافهای موجود بین پژوهشهای پایه و بالینی توصیف نموده و مطالعات همه گیر شناسی را بخشی ضروری از تحقیقات بالینی تلقی میکند ( ویلیامز[۱۰۲] ، ۱۹۸۹ ) .
رابینز[۱۰۳] ( ۱۹۷۸ ) همه گیر شناسی روانپزشکی را مطالعه چگونگی توزیع اختلالهای روانی در جامعه توصیف میکند .
کوپر[۱۰۴] ( ۱۹۹۰ ) معتقد است که رشد و گسترش مطالعات همه گیر شناسی توصیفی ، راه را برای مطالعات موردی و بررسی بروز بیماریها باز کرد ( پالاهنگ ، ۱۳۷۷ ) .
بررسی پیشینه میزان شیوع اختلالات رفتاری کودکان در جهان و ایران
پیشینه میزان شیوع اختلالات رفتاری در جهان
به دست آوردن رقم دقیق شیوع اختلالات رفتاری در کودکان امکان پذیر نیست ، زیرا اولا کودکان در برخورد با مسائل ممکن است واکنشهای متفاوتی به صورت انحراف کمی از حالت طبیعی تا حداکثر انحراف مانند یک بیماری روانی غیر قابل تردید از خود بروز دهند . ثانیاً ، نمود این اختلالات در کودکان بر حسب محیط اجتماعی و محیط رشدی او متغیر است . بررسی های انجام شده نشان میدهد که شیوع اختلالات روانی بین کودکان ۳ تا ۱۵ ساله در کشورهای توسعه یافته ۵ تا ۱۵ درصد است . این رقم در کشورهای در حال توسعه نیز صدق میکند (محمدیان ، ۱۳۷۸ ).
بزرگترین مطالعه همه گیر شناسی اختلالات عاطفی کودکان در جزیره وایت در بریتانیا در سال ۱۹۶۵ انجام گرفته است ، همه کودکان ۱۰ تا ۱۱ ساله در این جزیره تحت مطالعه قرار گرفتند . میزان شیوع اختلالات روانی ، آنچنان که محققان تشریح کردهاند ۸/۶ % بوده است . اختلالات روانی در این پژوهش هنگامی مطرح بوده اند که نابهنجاری های رفتاری ، هیجانی یا ارتباطی به اندازه کافی مشخص و طولانی بوده است که سبب رنج پیوسته یا ناتوانی در خود کودک شده باشد یا پریشانی و اختلال در خانواده یا جامعه ایجاد کرده باشد . در این مطالعه ، پسران مبتلا به اختلالات روانی نزدیک به دو برابر دختران بوده اند ، مطالعه مشابهی در شهر لندن ، میزان شیوع اختلالات رفتاری را در حدود دو برابر بیشتر از مطالعه قبل نشان داده است (راتر و همکاران ، ۱۹۷۵).
همچنین میزان شیوع در طبقه دامنه سنی نیز متفاوت بوده است . کراپینسک و همکاران ( ۱۹۶۷ ) در مطالعه ای که در یکی از شهرهای استرالیا با ۲۰۰۰ نفر انجام دادند . میزان شیوع اختلالات رفتاری را برای کودکان ۱۰ درصد و برای نوجوانان ۱۶ درصد گزارش دادهاند ( سمیعی ، ۱۳۷۹ ).
مطالعه سلامت کودکان انتاریو ، اطلاعاتی در مورد میزان شیوع اختلالات رفتاری – عاطفی در کودکان ۴ تا ۱۶ ساله کانادایی را به دست میدهد . نتایج مربوط به این پژوهش که ۳۲۹۴ نفر در آن شرکت داشته اند در جدول زیر آمده است :
جدول : شیوع اختلالات رفتاری بر اساس مطالعه سلامت کودکان انتاریو
اختلال هیجانی
پیش فعالی
اختلال سلوک
یک یا بیش از یک اختلال
جنس
سن
۲/۱۰ %
۱/۱۰ %
۵ /۶ %
۵/۱۹ %
پسر
۱۱
۱۰ %/ ۷
۳/۳ %
۸/۱ %
۵/۱۳ %
دختر
۱۱
۹/۷ %
۹/۸ %
۱/۸ %
۲ /۱۹ %
پسر
۱۶
۹/۱۱ %
۳/۳ %
۷/۲ %
۹/۱۶ %
دختر
۱۶
اطلاعات انتاریو تأکید میکند که تفاوتهای مشخص جنسیتی در شیوع بسیاری از اختلالات کودکی وجود دارد . اختلالات عاطفی – رفتاری د رهر دو گروه سنی در پسران شایع تراز دختران است (عیسی زاده ، ۱۳۸۶).
در سال ۱۹۶۹ ، کمیته بهداشت روانی کودکان نتیجه گیری کرد که ۶/۱۳ درصد کودکان از نظر هیجانی دچار اختلال هستند . ا زاین میان ، حداکثر ۲ تا ۴ درصد کودکان دچار اختلالات شدید هستند و ۸ تا ۱۰ در صد مبتلا به اختلالات دیگری هستند که نیاز به درمان دارند . در آمریکا ۶/۱۳ درصد یعنی ۹ میلیون نفر کودک دچار اختلالات عاطفی – رفتاری هستند ( سمیعی ، ۱۳۷۹).
گلد[۱۰۵] و همکاران ( ۱۹۸۰ ) در یک مرور بر چندین مطالعه همه گیر شناسی در آمریکا و بریتانیا ، رقم ۱۲ درصد را به دست آورده اند . اگرچه این ارقام در مطالعات مختلف بین ۶ تا ۳۷ درصد متفاوت است . میزان اختلالات بستگی به عوامل متعددی از قبیل سن ، جنس ، نوع اختلال ، پیشینه زندگی و ناحیه جغرافیایی دارد . برای مثال ، شیوع اختلالات رفتاری در پسران بیش از دختران و در شهرنشینها بیشتر از روستانشینها است . عوامل دیگری نظیر طبقه اجتماعی – اقتصادی ، خانواده های تک والدی یا دو والدی و همچنین سن بر میزان شیوع اثر میگذارند (کازدین[۱۰۶] ، ۱۹۸۸ به نقل از عیسی زاده ، ۱۳۸۶).
نتایج ذکر شده با توجه به دشواریهای تعیین حد ومرز بین رفتارهای بهنجار و نابهنجار نیز قابل توضیح است . تمام کودکان و نوجوانان هر ازچند گاهی رفتارهای نابهنجاری از خویش نشان میدهند و چون معیارها مختلف است ، متخصصان درصد کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلالات رفتاری را با ارقامی مانند ۱ % ( فوم کین[۱۰۷] ، ۱۹۷۲ ) و ۸ % (اولمان[۱۰۸] ، ۱۹۵۲ ) و ۱۰ % ( باور[۱۰۹] ، ۱۹۶۰ ) و ۲۰ % ( کلی[۱۱۰] و همکاران ، ۱۹۷۷ ) ، ۲۴ % ( سیلوا [۱۱۱] و همکاران ، ۱۹۷۴) بر آورد میکنند . بخشی از تفاوتهای موجود در میزان برآوردهای یاد شده ناشی از عدم توافق متخصصان درباره معیارهایی نظیر چگونگی تعیین این گونه رفتارها ، چگونگی بروز ، فراوانی ، شدت ، مدت و موقعیتی که این رفتارها در آن به وقوع می پیوندند ، میباشد (سمیعی ، ۱۳۷۹ ).