با این حال کنترل داخلی دارای اجزای مرتبط ازجمله کنترل محیط، ارزیابی ریسک، کنترل عملیات، ارتباطات ونظارت هست(تاکاهیرو و جیا(۲۰۱۲)[۲]. برای مثال، تحقیقی که توسط راهاهله(۲۰۱۱)[۳] انجام گرفت به این نتیجه رسید که سیستم کنترل داخلی درسازمانهای عمومی اردن ازمسائل زیادی رنج میبرد این مسائل شامل فقدان کارکنان واجدالشرایط، عدم وجود اجزای اصلی سیستم کنترل داخلی، ناتوانی دراستفاده از ابزارهای تکنیکی ضروری در کنترل داخلی وتخصصی نبودن کارکنان حرفه ای بود. تحقیق دیگر، توسط عبدالله وآل اراج(۲۰۱۱)[۴] صورت پذیرفت که به دو رویکرد مهم درحسابرسی یعنی رویکرد حسابرسی سنتی و رویکرد حسابرسی ریسک کسب وکار تمرکزداشت. این مطالعه با هدف بررسی نقاط ضعف اصلی واساسی روش های سنتی و چالشهای پیش روی اتخاذ رویکرد حسابرسی کسب وکاررا بررسی میکند. این نتایج نشان داد که حسابرسان اردنی هنوزاز حسابرسی سنتی استفاده میکنند و رویکرد ریسک کسب وکار را برای دلایل زیادی نادیده می گیرند. این بااین حال نشان می دهد که حرفه ی حسابرسی دراردن درباب اتخاذ جنبههای جدید حسابرسی با چالش مواجه هستندبنابراین مطالعه ی حاضرآمده است تا اثر اجزای مختلف سیستم کنترل داخلی بر اثربخشی برنامه ی حسابرسی را بررسی نماید با این حال رابطه ی بین کیفیت کنترل داخلی حسابرسی واثربخشی برنامه ی حسابرسی درتحقیقات قبلی، بویژه درکشورهای درحال توسعه مورد غفلت قرارگرفته است.
تحقیق دیگر توسط (کاراگیورگوس ،۲۰۱۱)[۵] صورت گرفت که رابطه ی بین کیفیت کنترل داخلی و کارایی حسابرسی را بررسی کردهاند. وتحقیق دیگر توسط ماوتز و ماینی(۱۹۶۶)[۶] صورت گرفت که رابطه ی بین ارزیابی کنترل داخلی واصلاح برنامه ی حسابرسی را بررسی کردهاند. با این حال تحقیق حاضرپلی بین تحقیقات صورت گرفته ی حاضر جهت بسط دانش در این زمینه خواهد بود. با این حال تشکل نوپای حرفه ی حسابرسی واعضای آن امروز در ایران مشابه مشکلات مطرح درسایر کشورها با مسائل ومشکلات متعددی مواجه هست. که ازاین مسائل ومشکلات، یکی مربوط به کیفیت حسابرسی میباشد. بنابرین مطالعه ی حاضرمطالعات مناسب مرتبط با موضوع حاضر را بررسی خواهد کرد. فلذا مطالعات صورت گرفته پیشین در زمینه های مرتبط با برنامه ریزی برنامه ی حسابرسی دربخش ادبیات تحقیق مرورخواهد شد. با توجه به مطالعات پیشین صورت گرفته دیده می شود که هیچ مطالعه ی خاصی به طور مستقیم ارتباط بین کیفیت کنترل داخلی واثربخشی برنامه ی حسابرسی را مطالعه نکرده است واین مطالعه درپی این است که آیا ارتباط بین اجزای مختلف سیستم کنترل داخلی و برنامه حسابرسی اثربخش میباشد واین بخاطر این است که سیستم کنترل داخلی قوی یک پیش نیاز مهم برای یک برنامه ی حسابرسی اثربخش است.
۱-۳- ضرورت انجام پژوهش
به رغم تأکید موکد استاندارد های حسابرسی ۳۱۵و۳۳۰ بر ارزیابی کنترلهای داخلی به عنوان یکی از مراحل اساسی حسابرسی، اطلاعات موجود گویای ناکافی بودن تلاشهای حسابرسان برای برآوردن اهداف این استانداردها و رعایت الزامات آن ها است. این امر میتواند کیفیت حسابرسی صورتهای مالی در ایران را تا حدود زیادی زیر سوال ببرد.از این رو ، انجام تحقیق دانشگاهی البته با رویکرد حرفه ای فتح بابی است که با توجه به مفاد استانداردهای حسابرسی از اهمیت زیادی برخوردار است.
مطالعات صورت گرفته قبلی رابطه ی بین کیفیت کنترل داخلی وعملکرد حسابرسی، رابطه ی بین ارزیابی کنترل داخلی واصلاح برنامه حسابرسی ورابطه ی بین ساختاربرنامه ی حسابرسی وعملکرد حسابرسی رابررسی کردهاند اما بااین حال رابطه ی بین کیفیت کنترل داخلی واثربخشی برنامه ی حسابرسی درتحقیقات قبلی مورد غفلت قرارگرفته است براین اساس مطالعه ی حاضرآمده است تا تأثیراجزای مهم سیستم کنترل داخلی بر اثربخشی برنامه ی حسابرسی را بررسی نماید. بااین حال این مطالعه پلی برروی شکاف موجود درمطالعات قبلی ایجاد نموده وبه توسعه ی دانش در این زمینه، بخصوص درکشورهای درحال توسعه که فاقد چنین مطالعاتی هستندکمک خواهدکرد.براین اساس، مطالعه ی حاضر با این هدف صورت میگیرد که بتواند به سوال تحقیق پاسخ دهد:آیا اجزای مختلف سیستم کنترل داخلی به طور قابل توجهی به اثربخشی برنامه ی حسابرسی کمک میکند؟
۱–۴- اهداف پژوهش
هدف اصلی
بررسی تأثیر کنترل داخلی بر اثربخشی برنامه ی حسابرسی
اهداف فرعی
۱- بررسی تأثیر محیط کنترلی(به عنوان جزئی ازسیستم کنترل داخلی) بر اثربخشی برنامه حسابرسی.
۲- بررسی تأثیر فعالیتهای کنترلی (به عنوان جزئی ازسیستم کنترل داخلی)بر اثربخشی برنامه حسابرسی.
۳- بررسی تأثیر ارزیابی ریسک (به عنوان جزئی از سیستم کنترل داخلی) بر اثربخشی برنامه حسابرسی.
۱- ۵- تبیین فرضیه های پژوهش
با توجه به اهداف پژوهش، فرضیه های زیر مطرح میگردد تا اطلاعات بر مبنای آن ها جمع آوری و سپس نسبت به آزمون فرضیهها اقدام گردد.
فرضیه اصلی پژوهش : سیستم کنترل داخلی دارای تاثیر مثبت بر اثربخشی برنامه حسابرسی میباشد.
فرضیه فرعی اول پژوهش: محیط کنترلی دارای تاثیر مثبت بر اثربخشی برنامه حسابرسی میباشد.
فرضیه فرعی دوم پژوهش: ارزیابی ریسک دارای تاثیر مثبت بر اثربخشی برنامه حسابرسی میباشد.
فرضیه فرعی سوم پژوهش: فعالیتهای کنترلی دارای تاثیر مثبت بر اثربخشی برنامه حسابرسی میباشد.
۱– ۶- نوآوری پژوهش