در فقه برای حق دو رکن برشمرده اند که عبارتند از: دارنده حق (مستحق)که مراد از آن، کسی است که حق به جانب اوست که به اعتبار نوع حق ممکن است خداوند، شخصیت حقیقی یا حقوقی باشد و دیگری خود حق.[۱۴]هیچ حقی به گونه ای که پیشینیان می پنداشتند، مطلق نیست و صاحب آن نمی‌تواند وجود حق را وسیله ی اضرار زدن به دیگری قرار دهد یا آن را به شیوه­ای به کار برد که در دید عرف ناهنجار به نظر آید. به بیان دیگر، اجرای نادرست و نیرنگ آمیز حق یا «سوءاستفاده از حق»ممنوع است.

پاره ای از نویسندگان نیز که مشهورترین آنان پلنیول استاد فرانسوی است، نظریه سوءاستفاده از حق را، از نظر تناقضی که در درون آن وجود دارد به باد نکوهش گرفته اند. به نظر اینان چون حق اشخاص را نیز حقوق کشور معین می‌کند، کاری را که صاحب حق در مقام اجرای آن انجام می‌دهد مشروع و موافق با حقوق است، پس اگر اجرای حق تقصیر بشمار رود، به منزله ی این است که کار معین موافق حقوق و در عین حال مخالف با آن نگاشته شود. برای احتراز این تناقض آشکار، باید پذیرفت که با آغاز سوءاستفاده، حق پایان می پذیرد و این دو مفهوم هیچگاه با هم جمع نمی شوند، به بیان دیگر، به جای گفت گو از تقصیر در مقام اجرای حق، باید حدود و مفاد حق را شناخت و از تجاوز بدان جلوگیری کرد.[۱۵]

با ملاحظه ماهیت حق باید گفت که صاحبان آن، به علت امتیازی که دارند، دارای موقعیتی هستند که می ­توانند با بهره گیری ازآن، حق خود را به زیان دیگران به کار برده و با این اقدام، محدودیت ها و زیان هایی برای افرد دیگربه وجود آورند. لذا این فکر پیش آمده که باید هر راهی جست و جو کرد تا جلوی سوءاستفاده از حق گرفته شود و شرایطی ایجاد کرد که صاحبان حق، امتیاز خویش را در جهتی عادلانه به کار گیرند.[۱۶]

نظریه سوءاستفاده از حق، به عنوان یک وسیله مؤثر برای کنترل حق، پیشنهاد و ارائه گردیده است. سوءاستفاده، عنوان عامی است که از حقوق فرانسه وارد حقوق ایران شده است. در حقوق مدنی، سوءاستفاده یعنی تصرف ناروا، انحراف از قانون و حق در استفاده از اعمال حق خود[۱۷]و یا مقام خود (سوءاستفاده از قدرت مانند هتک حرمت منازل به دست مأمور دولت یا گشودن نامه پستی به دست مأمور پست)و یا موقعیت خود مانند خیانت امین در امانت، یا دارنده سفید مهر در سفید مهر (سوءاستفاده از سفید مهر)سوءاستفاده از حاجت مریض و حاجت صغیر هم عنوان شده است.[۱۸]

بند دوم. مفهوم سوءاستفاده از اختیار و انحراف از صلاحیت ( سوءاستفاده، خروج یا تجاوز از اختیارات)

۱٫ سوءاستفاده و خرج از صلاحیت

تصمیم و عمل حقوقی مقامات اداری ممکن است از جهات مختلف با قواعد و قوانین معتبر کشور مخالفت و مغایرت داشته باشد. این مغایرت می‌تواند از عوامل مختلف نشأت بگیرد؛ که بر حسب مورد می‌تواند زمینه ساز سوءاستفاده از قدرت، انحراف از صلاحیت یا خروج از صلاحیت باشد.

«در وهله اول این مغایرت می‌تواند ناشی از عدم رعایت صلاحیت اداری باشد. صلاحیت، به مفهوم مجموع اختیاراتی است که به موجب قانون برای انجام اعمال معینی به مأمور دولت داده شده است. در اینجا باید بین عمل دو شخص که یکی مأمور دولت است و از صلاحیت خود تجاوز کرده و دیگری که مأمور دولت نیست ولی خود را داخل مشاغل عمومی ‌کرده‌است، تفاوت قائل شد.

مأمور دولت ممکن است به انحا مختلف از صلاحیت خود تجاوز و تخطی کند. این امر می‌تواند به سبب رعایت نکردن قلمرو و مدت مأموریت و یا مداخله در امور قانون گذاری و قضایی باشد یا اینکه یک مأمور اداری در امور مأمور دیگری مداخله کند.

مغایرت می‌تواند ناشی از مشروعیت جهت تصمیم اداری یا سوءاستفاده از اختیارات باشد. هدف اعمال و تصمیمات اداری تأمین منافع عمومی است که تخلف از آن در اصطلاح سوءاستفاده از قدرت نامیده می‌شود».[۱۹]

سوءاستفاده از اختیار، در واقع اِعمال اختیار برای تحقق هدفی است که مورد نظر مقنن نبوده است. لازمه احراز این مطلب آن است که قاضی از سطح قانون، گذر کند تا هدف قانون­گذار را تشخیص دهد، در حالی که در صلاحیت‌های تشخیصی برای احراز سوءاستفاده از اختیار، باید به «مقصد مقنن»توجه شود. یعنی صرف کشف قصد مقنن، برای کنترل صلاحیت‌های تشخیصی و احراز سوءاستفاده از اختیار، کفایت نمی‌کند. آنچه که قاضی باید احراز کند، مقصد مقنن است. لذا الگویی از تفسیر نیاز است و آن تفسیر هدف‌گرا یا هدف محور است که از تفسیر لفظی گذر می‌کند. البته این تفسیر، نیازمند آن است که قاضی به مقاصد قانون، یا به غایاتی که قانون قرار بوده محقق کند، توجه کند. شایان ذکر است که اصطلاح «سوءاستفاده از اختیار»[۲۰]بیشتر در ادبیات انگلستان استفاده می‌شود. حقوق ‌دانان فرانسوی، اصطلاح «منحرف کردن صلاحیت»[۲۱]را به کار می‌برند، ‌به این معنا که گویی قانون گذار، زمانی که قانون را وضع می کرده و اختیار را اعطا می کرده، جهتی را در نظر داشته است که مقام اداری، قانون را از آن جهت به جهت دیگری منحرف ‌کرده‌است.

در حقوق اداری اما تجاوز از حدود اختیار مخصوص موردی است که یک مسئول اداری اختیاراتش را در غیر از جهتی که این حقوق به علت آن به او اعطا شده است و بخلاف منظور آن به کار بندد و آن در موردی است که عمل انجام شده، با حفظ ظواهر صحیح و قانونی، اساساً معیوب و مبنی بر یک محرک نامشروع باشد.[۲۲]به موجب قانون هر قدرت و صلاحیتی معمولا برای نیل به هدفی معین به وجود آمده است. مأمور دولت حق ندارد صلاحیتی را به جای صلاحیت دیگر به کاربرد وگرنه مرتکب سوءاستفاده از قدرت خواهد شد. مهمترین مقاصدی که مخالف هدف­های قانونی محسوب می‌شود و موجب سوءاستفاده از قدرت است را می‌توان این­گونه بر شمرد:

۱) اغراض شخصی همچون حب و بغض و کینه وعداوت و انتقام جویی

۲ ) اغراض سیاسی و مذهبی مانند اتخاذ تصمیماتی علیه رقبا و مخالفین سیاسی یا مذهبی

۳ ) تأمین منفعت شخص خود یا ثالث

۴ ) اجرای صلاحیت قانونی معینی به جای صلاحیت قانونی دیگر[۲۳]


موضوعات: بدون موضوع
   پنجشنبه 24 آذر 1401نظر دهید »

۲-۹-۳- تحلیل تاثیرات متقابل[۳۹]: این روش توسط تئودور گوردن و الفا هلمر در سال ۱۹۶۶ ایجاد شد. این روش نتیجه پاسخ ‌به این سؤال ساده بود: “آیا پیش‌بینی می‌تواند بر پایه درک چگونگی اثرات حوادث آینده باشد؟ ” )گوردون،۲۰۰۹ )این روش در پژوهش های بسیاری مورد استفاده قرار گرفته است برای مثال گودت کاربردهای این روش در موضوعات گوناگونی از صنایع هوایی گرفته تا انقلاب های سیاسی و صنایع هسته ای فهرست می‌کند )گودت ،۱۹۹۳) مراحل اجرای این روش عبارتند از: مرحله کشف اولیه، مرحله احتمال سازی، مرحله یکپارچه سازی و مرحله اجرا )همان، ص۳) تحلیل اثرات متقابل رویکردی تحلیلی به احتمالات یک واقعه در یک مجموعه پیش‌بینی است. احتمالات تخصیص داده شده می‌تواند بر مبنای قضاوت درباره ظرفیت اثرگذاری مجموعه وقایع پیش‌بینی باشد. ما بر اساس تجربه می‌دانیم که اکثر وقایع و توسعه ها به نحوی مرتبط با سایر وقایع و توسعه ها هستند. این روش یک روش ذهنی بوده و در حقیقت کوششی برای گسترش فنون پیش‌بینی، فراتر از رو شهای رایج دلفی بود. ممکن است اغلب رو شهای پیش‌بینی، بسیاری از واکنش ها میان رویدادهای پیش‌بینی شده را مورد توجه قرار نداده باشند. با این وجود، تحلیل اثرات متقابل می کو‏شد، احتمال شرطی پیدایش یک رویداد را در شرایطی که دیگر رویداد ها هنوز رخ نداده اند ، آشکار کند.

۲-۹-۴- مدل های تصمیم سازی :[۴۰]مد لسازی تصمیم تلاشی است بر تکرار رفتار واقعی تصمیم گیری انسان، بر مبنای تعیین معیارهای خاص و ارزیابی چگونگی برآورده شدن آن معیارها توسط گزینه های تصمیم )گروه بین‌المللی آینده [۴۱]، ۲۰۰۹ ، ص (.۱می توان مدل سازی تصمیم را تا قرن ۱۷ ردیابی کرد زمانی که پاسکال مسئله تصمیم گیری در شرایط عدم قطعیت بالا را مطرح کرد” بی توجه به کوچک بودن احتمال وجود خدا، وقتی هزینه تنبیه زیاد است، می ارزد که باورمند باشیم “! تکنیک مدل سازی تصمیم بر مفهوم نظریه مطلوبیت که از نظریه های حوزه تحلیل سیستم ها است استوار است. در نظریه مطلوبیت، یک تصمیم گیر خردمند، یک محصول/ سیاست/ یا اقدام بدیلی را انتخاب می‌کند که بهترین تطابق را با معیارهای موفقیت او داشته باشد )همان، ص (.۲برای اجرای این روش در اولین مرحله باید فهرستی از معیارها جهت قضاوت درباره گزینه ها تهیه نمود سپس اهمیت نسبی هر یک از معیارها مشخص شده و در آخرین مرحله به هر یک از گزینه ها بر اساس دارا بودن معیارها امتیازی اختصاص داده می شود )همان، ص (.۵مدل سازی تصمیم برای تجزیه و تحلیل تصمیماتی که در گذشته اتخاذ شده یا در در حال بررسی است بسیار مفید است و امروزه به صورت گسترده ای در تحقیقات بازار و برنامه ریزی راهبردی مورد استفاده قرار می‌گیرد )همان، ص ۸)

۲-۹-۵- دلفی[۴۲] : رنسانس مدرن مطالعات آینده با روش دلفی در مؤسسه رند در اوایل دهه ۶۰ میلادی آغاز شد. سؤال دانشمندان این مؤسسه مربوط به ظرفیت نظامی ارتش در فن آوری آینده بود. مؤسسه رند استفاده از گروه خبرگان برای نشان دادن آینده را بررسی نمودند )گوردون،۲۰۰۹، ص (.۱روش دلفی را اساساً باید نوعی تحلیل پیمایشی به شمار آورد؛ به ویژه وجهی از پژوهش پیمایشی که نیازمند پرسش مکرر از پاسخ دهندگان است و در علوم اجتماعی، گاه”روش پانل ” خوانده می شود. مراحل این روش عبارتند از: تعیین عنوان یا موضوعی که قرار است آینده های ممکن، محتمل و مرجّح آن بررسی شوند؛ تهیه پرسشنامه به عنوان ابزاری برای گردآوری داده ها؛ گزینش متخصصانی مرتبط با موضوع؛ سنجش مقدماتی آرا؛ سازماندهی مقدماتی داده ها؛ بازخورد دور اول به متخصصان؛ سنجش دوباره دیدگاه ها پس از آگاهی پاسخ دهندگان از یافته های مقدماتی نظرسنجی؛ تحلیل، تفسیر داده ها و گزارش پایانی )همان، ص۴٫) گوردون و هلمر در نخستین پژوهشِ مبتنی بر دلفی، داده ها را در چهار دور گردآوری کردند. تجربه های بعدی استفاده از روش دلفی، برخی آینده پژوهان را متقاعد ساخت که برای دستیابی به مرحله پایداریِ پاسخ ها، گردآوری داده ها در سه دور کفایت می‌کند؛ افزون بر این، چه بسا، گردآوری داده ها بیش از سه دور، پاسخ دهندگان را در ورطه تکراری ملال آور گرفتار سازد. رمز موفقیت این روش در انتخاب مشارکت کنندگان است. طراحی پرسشنامه نیز در این روش مسئله بسیار مهمی است )همان، ص ۱۰)

۲-۹-۶- مدل سازی آماری[۴۳] : مدل سازی آماری در برگیرنده ی تمامی مدل های مبتنی بر ریاضیات و عددی برای پیش‌بینی است. این روش شامل تحلیل سری های زمانی و مدل شبیه سازی می‌باشد. تحلیل سری های زمانی به روش های ریاضیاتی مورد استفاده برای دستیابی به معادل های اشاره دارد که بهترین داده های تاریخی را در بهترین حالت تنظیم می‌کند. مدل شبیه سازی واژه ای است که شامل رویکردهای مختلف شامل رویکردهای رگرسیون چندگانه، مدل سازی سیستم های پویا است. در تحلیل سری های زمانی و مد لسازی آماری، معادلات توسط روابط آماری که در گذشته وجود داشته تعیین می شود. این روش گرچه روش بسیار قوی می‌باشد اما شامل پیش فرض هایی ‌محدود کننده است برای مثال این روش فرض می‌کند که تمامی اطلاعات مورد نیاز پیش‌بینی در داده های تاریخی وجود دارد )پاسینلی [۴۴]، ۲۰۰۹ ، ص ۲). در تمام مدل هایی که به طور آماری به دست می‌آیند، تحلیلگر معمولا باید گام معتبرسازی را طی کند. تحلیل سری های زمانی سریع و آسان است و این فهم اساسی کمی را درباره عواملی که رفتار آینده را شکل می‌دهد، فراهم می‌کند. نقد یکسانی تقریباً برای همه شکل های مبتنی بر آمار، از رگرسون تا اقتصاد سنجی وجود دارد. از آنجایی که آینده بر اساس گذشته بدون مبنای حسی دربار هی عوامل علی، پیش‌بینی می شود، سری های زمانی ساده اما اغلب روش پیش‌بینی مفیدی است )همان ، ص ۱۰)

۲-۹-۷- رو شهای مشارکتی[۴۵]: مشارکت می‌تواند شامل گروهی در منطقه، همایش چهره به چهره، یا حتی همایش هایی توسط ارتباطات الکترونیکی باشد. نتایج روش های مشارکتی از منظر تقسیم بندی مرسوم غالباً هنجاری هستند تا تحلیلی. بسیاری معتقدند که میزان مشارکت افراد در فرایند تصمیم گیری، سطح پذیرش عمومی آن را تعیین می‌کند. در یک طبقه بندی بر حسب اندازه ی گروه مشارکت کننده و مکان مشارکت می توان روش های مشارکتی را تقسیم بندی کرد. برخی از این روش ها عبارتند از گروه متمرکز، همایش جستجوی آینده، تیم متمرکز، بازی شبیه سازی، گاری، چیریتی[۴۶]، رأی گیری، گروه افزار، رسانه های ادغام شده، سینکون [۴۷]، دلفی عمومی، نظرسنجی. )گلن، ۲۰۰۹ ، ص ۴)

۲-۹-۸- آینده های شخصی[۴۸]: اصل اساسی برای کاربرد آینده پژوهی در زندگی فردی، تحقیق فردی، یعنی فراهم کردن اطلاعات پایه برای افراد می‌باشد. این روش در ابتدا برای برخی از آینده پژوهانی که با رو شهای آینده پژوهی آشنایی داشتند ارائه گردید. این روش در واقع به دنبال ارائه یک چشم انداز شخصی می‌باشد که با راهنمایی اشخاص از طریق فهم و توسعه آینده ی شخصی آن ها احصا می شود. این روش یک فرایند سه مرحل های شامل مراحل زیر است:


موضوعات: بدون موضوع
   پنجشنبه 24 آذر 1401نظر دهید »

۱- مقدار پاداش، با افزایش یا کاهش قیمت نفت متغیر خواهد بود.

۲- فاکتور R(RI) که میزان کل دریافتی انباشتی شرکت در هر مقطع زمانی تقسیم بر کل هزینه های آن است. این رقم در مقاطع اولیه که هزینه بیشتر است، مقدار کمتری دارد. مقدار پاداش هرچه میدان کوچک‌تر باشد و هرچه فاکتور R کوچک‌تر باشد، بیشتر خواهد بود.[۷۹]

گفتار سوم: اصول حاکم بر قراردادهای خدماتی بالادستی صنعت نفت و گاز ایران

در کشور ما با توجه به وجود نیروی انسانی مستعد و ذخایر فراوان نفتی و گازی- تعیین مدل قراردادی منطبق با نیازهای کشور، قانون اساسی و در عین حال ایجاد زمینه تعامل ا ‌اقتصادی با دنیای مدرن امروز امری لازم و ضروری است. مقاله حاضر حاوی اصولی است که باید در قراردادهای خدماتی بخش بالادستی نفت و گاز در جهت دستیابی به اهداف فوق مورد استفاده قرار گیرد. اصول موضوع بحث را علی­القاعده باید در قراردادهای نفتی، قوانین اساسی و موضوعه، معاهدات و اصول کلی حقوقی جستجو کرد.

اصول مورد نظر قانونی عبارتند از: حفظ حاکمیت و مالکیت دولت بر منابع نفت و گاز، ریسک­پذیری پیمانکار و عدم تضمین بازگشت سرمایه از طرف دولت، بانک مرکزی و بانک­های دولتی، بازپرداخت هزینه­ های نفتی از طرق تخصیص بخشی از محصولات میدان و یا عواید آن، تضمین برداشت صیانتی از مخازن نفتو گاز در مدت قرارداد، تعیین نرخ بازگشت سرمایه ­گذاری متناسب با شرایط هر طرح، ضرورت واگذاری قراردادهای فرعی از طریق مناقصه، حداکثر استفاده از توان فنی و مهندسی، تولیدی و صنعتی و اجرایی کشور، رعایت مقررات و ملاحظات زیست محیطی.

۲-۳-۱٫ حفظ حاکمیت و مالکیت دولت بر منابع نفت و گاز

ماهیت قراردادهای خدماتی بخش بالادستی[۸۰] متأثر از این واقعیت است که به دنبال استقلال بسیاری از شکورهای صاحب نفت و با استناد به حاکمیت ملیت نسبت به منابع زیرزمینی، دولت­ها به نحو مؤثر نسبت به کنترل نحوه اکتشاف، استخراج، تولید و انتقال منابع نفتی و گازی در سرزمین خود اقدام می­ کند و در این رابطه دارای مقررات آمره­ای هستند تا شرکت­های خارجی تحت هیچ­گونه قراردادی از امتیازات مالکانه برخوردار نگردند. در این خصوص در ۱۲ دسامبر سال ۱۹۷۴، مجمع عمومی سازمان ملل، در بیانیه شماره ۳۲۸۱، معاهده حقوق و تکالیف اقتصادی دولت­ها را صادر کرده که بیان می­دارد: «هر کشوری حق حاکمیت مطلق دارد و باید این حق را اعمال کند، این حق مالکیت، استفاده در کاختیار داشتن تمام ثروت آن کشور، منابع طبیعی وفعالیت اقتصادی است»، مطابق اصل ۴۴ قانون اساسی، زمین و معادن جهت اداره امور به دولت واگذار می­ شود، از این رو منابع زیرزمینی مانند نفت و گاز به عنوان مشترکات و اموال عمومی محسوب می­شوند و مالکیت آن­ها قابل انتقال به سرمایه­ گذار خارجی نیست». با مطالعه این اصل ‌می‌توان نتیجه گرفت که بر مبنای قانون اساسی، اعطای هر بخشی از مالکیت و حاکمیت میادین نفت و گاز (که به منزله انفال هستند) در هر قالبی به غیر امکان­ پذیر نبوده و شرکت­های بین ­المللی به عنوان صاحبان سرمایه، حق سرمایه ­گذاری که در مقابل منجر به دریافت امتیاز و یا حق مالکیت از سوی ایشان نسبت به منابع هیدروکربوری کشور شود، نخواهند داشت. از این رو گفته شده است که طبق اصل ۴۴ قانون اساسی، دولت در اقتصاد کشور تحت عنوان «بخش دولتی» مداخله مستقیم می­ کند؛ چه اینکه فعالیت در بخش بالادستی- به عنوان فعالیت بزرگ اقتصادی- به دلیل نیاز به سرمایه کلان و دیربازدهی آن باید در اختیار دولت باشد، بدین سبب دولت جمهوری اسلامی ایران در مقام حافظ منافع ملی و تامین اهداف عدالت خواهانه نظام، وظیفه سنگین و در عین حال خطیری را در امر اقتصاد بر عهده دارد.

در تعریف حاکمیت گفته شده است که «حاکمیت عبارت از قدرت عالیه­ای است که اولاً، بر کشور و مردم آن اقتدار و برتری بلامنازع دارد، به ترتیبی که همگان در داخل کشور از آن اطاعت کنند و ثانیاًً، کشورهای دیگری آن را به رسمیت شناخته و مورد احترام قرار دهند». حاکمیت ملی عبارت است از قدرت برتر فرماندهی یا امکان اعمال اراده­های فوق اراده­ای دیگر، گفته شده است یکی از راه­های اعمال یا حاکمیت توسط دولت­ها، تمسک به ابزارهای قانونی و شروط قراردادی نظیر قوانین ناظر بر میزان مالیات، حق امتیاز، حقوق گمرکی، الزامات و تعهدات ناشی از نحوه اجرای عملیات اکتشافی و استخراجی، نحوه واگذاری زمین بعد از عملیات اکتشافی، شرایط توسعه، نرخ بازپرداخت هزینه­ های شرایط مربوط به قیمت­های قراردادی برای حق امتیاز، مالیات­هایی که نسبت به سود حاصل از فعالیت وضع می­ شود، مالیات­های ناشی از عملیات تجاری و همچنین دوره قرارداد است.[۸۱] باید در نظر داشت که از نواقص قراردادهای خدماتی با توجه به جنبه عملیاتی بودن آن­ها در سال­های اخیر کاسته شده است؛ چه اینکه این قراردادها دارای دو خصیصه اصلی در زمینه حفظ حاکمیت و اعمال تصرفات مالکانه دولت (کارفرما) بر منابع نفت و گاز هستند؛ خصیصه اول اینکه عوامل و انگیزه­ های سیاسی در انقعاد این نوع قراردادها دخیل بوده که نهایتاًً به دولت میزبان حق مالکیت مطلق بر نفت و کلیه دارایی­ ها را می­دهد. قراردادهای مورد نظر از لحاظ تاریخی اولین ساختار حقوقی هستند که می ­توانند به دولت میزبان اطمینان دهند حداکثر کنترل دولتی (ملی) بر توسعه نفت و گاز را اعمال ‌می‌کنند، قراردادهای یاد شده به دولت میزبان اجازه می­ دهند که مالکیت خود را بر منابع نفت و گاز حفظ کرده و همزمان مشارکت یک پیمانکار را نیز تضمین کند. استخراج نفت و گاز به موجب قراردادهای گفته شده منجر به تولید نفت و گاز توسط دولت میزبان به جای مشارکت دولتی می­ شود. از نظر سیاسی، انگیزه­ های اعلامی سبب جایگزینی قراردادهای فوق به جای دیگر قراردادهای نفتی و گازی می­ شود از این رو به نفع کشورهای در حال توسعه است که بر مالکیت بر منابع زیرزمینی و استقلال ملی تأکید کنند.[۸۲] خصیصه دوم اینکه قراردادهای خدماتی بالادستی برای وضعیتی طراحی ‌شده‌اند که کشورهای تولید کننده حتی پس از بازپرداخت، مالک نفت و گاز تلقی شوند در حالی که اعطای اختیار به شرکت نفتی خارجی به ایفای نقش در قالب پیمانکار نه تنها به وی حقی برای منطقه (محدوده) فعالیت خدماتی نمی­دهد بلکه وی را مالک نفت و گاز تولیدی نیز نمی­کند و صرفاً وی مستحق خرید متقابل مقداری از نفت خام می­ شود.[۸۳]

۲-۳-۲٫ ریسک­پذیری پیمانکار و عدم تضمین بازگشت سرمایه از طرف دولت


موضوعات: بدون موضوع
   پنجشنبه 24 آذر 1401نظر دهید »

در بند ۹ماده یک قانون اصطلاحات اراضی چنین تعریف شده است:« زمین های بایری است که ملک اشخاص نمی باشد.»[۲] از برخی قوانین وضع شده دیگر در این باره و قوانین یاد شده به دست می‌آید که زمین های موات در قانون عبارت است از:« زمین های غیرآبادی که سابقه احیاء و بهره برداری ندارد و به صورت طبیعی باقی مانده است.»

۱-۴-۱-۲- زمین موات در فقه اهل سنت

فقیهان اهل سنت نیز به نوبه خود زمین موات را تعریف کرده‌اند. در واقع، فقیهان اهل سنت در تعریف «موات» اختلاف نظر اساسی ندارند و تعریف های آن ها به یکدیگر نزدیک است . در مذهب حنفی زمین موات این گونه تعریف شده است:«موات زمینی است که به دلیل آب گرفتگی و یا نرسیدن آب به ان، کشاورزی در ان دشوار و متعذّر است و کسی مالک آن نیست و از حریم آبادی به دور است»(الزحیلی،۱۴۰۹)

فقیهان مالکی مذهب آن را این گونه تعریف کرده‌اند:« زمین موات، زمینی است که به کسی اختصاص نداشته باشد.» فقیهان شافعی تعریف خود را از زمین موات با قیود بیش تری همراه ساخته اند، آنان در این باره چنین نوشته اند:« زمین موات زمینی است که نه آباد است و نه حریم دور و یا نزدیک زمین آباد یا زمینی است که هرگز در کشورها و شهرهای اسلامی آباد نشده است. به عبارت دیگر، موات عبارت است از زمینی که هرگز آباد نشود؛ یعنی آبادی آن در اسلام از سوی مسلمان یا کافر ذمی قطعی نیست و حق آباد کردن مسلمانی به آن تعلق نگرفته است.» فقیهان حنبلی، تعریفی نزدیک به تعریف مالکیان از زمین موات دارند: « زمینی است که نه مالکی دارد و نه آبی بدان تعلق گرفته و نه عمارت و آبادانی در آن صورت گرفته و از آن بهره برداری نمی شود.»

۱-۴-۱-۳- زمین موات در فقه امامیه

کلمه «موات» در لغت به معنای آن چه روح ندارد و زمینی که مالک ندارد و زمین بی مالکی که آباد نیست و در آن کشت نمی شود، آمده است . فخرالدین طریحی در مجمع البحرین در این باره چنین نوشته است:« واژه «موات» به ضم و فتح میم به چیزی که مرده و بی روح است و به زمین که مالک ندارد گفته می شود ؛ ‌به این دلیل که یا نمی توان آن را آبیاری کرد و یا نیزار است و یا محصولی از آن بر نمی آید.»(طریحی،بی تا).

«موات» در اصطلاح فقهی نیز به همین معنا آمده و چندان تغییری نکرده است. محقق حلی زمین موات را این گونه تعریف کرده:« زمین موات، زمینی است که به دلیل رها بودن، یا نرسیدن آب به آن، یا آب گرفتگی و یا نیزار بودن و امثال آن ها، از آن بهره برداری نمی شود.»(ابوالقاسم نجم الدین،بی تا) صاحب جواهر ضمن تأیید این تعریف آن را از گروهی از فقیهان نیز گزارش ‌کرده‌است(نجفی،بی تا).

زمین موات زمینی است که بالفعل قابل بهره برداری نیست، مثلاً شوره زار است و یا سنگ و خار فراوان دارد و یا باتلاق است و آب گرفتگی دارد و یا نیزار شده است و یا نیاز به آب دارد و آب بدان نمی رسد و خلاصه نیاز به انجام کاری دارد تا قابل استفاده شود.[۳]

برای آن دیدگاه فقیهان شیعه در تعریف زمین موات روشن تر شود، متن گزارش یکی از فقها (سید محمد جواد حسینی عاملی) را که از جهت آشنایی با دیدگاه فقیهان شهرت به سزایی دارد ، آورده می شود:

«موات بر وزن سَحاب و غراب زمینی است که مالک ندارد و کسی از آن بهره برداری نمی کند. همان طور که در «مصباح» و «صحاح» تعریف لغوی شده است و در کتاب«قاموس» در تعریف آن به نکته اول (بی مالک بودن) بسنده شده است و ابن اثیر در «نهایه» آن را زمینی دانسته است که نه کشت شده و نه آباد است و کسی مالک آن نیست و در کتاب «مصباح» در تعریف آن قید شده، زمینی است که کسی آن را احیاء نکرده باشد.

اگر مقصود از این سخن «قاموس» (که مالکی ندارد) آن است که اصلاً به ملک کسی در نیامده است، میان دیدگاه های لغت پژوهان و فقیهان اختلاف نظری نخواهد بود و از آثار این تعریف ان است که اگر زمینی پیش از تبدیل شدن به موات مالکی داشته باشد، دیگر موات نخواهد بود، گرچه نشانه های آبادی در ان کهنه شده و صاحبان آن زمین کوچ کرده باشند و همین است مقصود ابن براج در کتاب «مهذب» که زمین بایر ان است که مالکیت احدی بر آن جریان نیافته باشد و نیز معنای سخن شیخ در «مبسوط» که ان را زمینی دانسته که مالکیت هیچ مسلمانی بر آن نبوده است. علامه در «تذکره» نوشته است، زمین موات زمینی است مخروبه که صاحبان آن کوچ کرده‌اند و نشانه های آبادی در آن محو شده است . برپایه ی تعریف علامه اگر آثار نهرها و بازارها و یا مرزهای زمین ها باقی مانده باشد، موات نخواهد بود و در کتاب های «شرایع»، «نافع»، «جامع الشرایع»،« تحریر الاحکام»، «دروس»، «مسالک»، «روضه» و «کفایه»، زمین موات چنین تعریف شده است: زمینی که به دلیل واگذار شدن آن و یا نیزار شدن و یا قطع آب از آن و یا آب گرفتگی و یا … قابل بهره برداری نیست. این تعریف از عرف گرفته شده است.»(عاملی،بی تا)

زمین موات، زمینی است که مالک معینی ندارد و این نکته ای است که در میان فقیهان ، مخالفی ندارد. به عنوان نمونه، در کتاب مفتاح الکرامه که برای گزارش نظریه های مختلف و متقابل فقیهان تدوین شده است، پس از نقل این دیدگاه فقیهان به شرح کتاب قواعد الاحکام علامه پرداخته است. در آن جا زمین موات چنین تعریف شد ه است:«مقصود ما از زمین موات، آن است که به کسی اختصاص نداشته باشد و از آن بهره برداری نشود.»

۱-۵- حیازت و قاعده سبق


موضوعات: بدون موضوع
   پنجشنبه 24 آذر 1401نظر دهید »

به علاوه، همان طور که علت تعهد در عقود معوض یکسان است و با تغییر طرفین قرارداد، تغییر نمی کند؛ عوض نیز از آن جایی که صرفاً در عقود معوض مطرح می شود، در انواع مختلف عقود معوض، معنای واحدی را خواهد داشت.

در حقوق قدیم انگلستان، تعهدات علی الاصول الزام آور نبودند و دادگاه ها الزام به انجام کلیه ی تعهدات را صحیح نمی دانستند، لذا تلاش نمودند تا برخی از تعهدات که در نظر ایشان قابل الزام به شمار می‌رفت را، با بهره گرفتن از این نظر الزام آور نمایند.

به همین منظور، دادگاه ها نظریه ای را مطرح نمودند که مبتنی بر تعهد متقابل باشد. به دیگر سخن، برای آن که قراردادی الزام آور به وجود آید، ضروری است که در مقابل تعهد فرد، چیزی وجود داشته باشد که در منظر قانون ارزشمند محسوب گردد. ‌بنابرین‏، نظریه ی عوض از این جهت، بی شباهت به نظریه ی علت نمی باشد که در آن، قراردادها، یا بایستی به شکل خاص باشند یا این که مقیّد به سببی. این موضوع که باید سببی برای ایجاد تعهد وجود داشته باشد، بسیار شبیه نظریه ی علت است. شاید به همین دلیل است که برخی اصطلاح «سبب» را در همان معنای «عوض» به کار برده اند.

اما از سوی دیگر، نظر فوق مورد تردید قرار گرفته است؛ زیرا تفاوت این دو نظریه، در شکل گیری آن دو است؛ چرا که در دیدگاه حقوق فرانسه، تشریفات جهت الزام آور بودن یک تعهد، ‌به این دلیل است که افراد بایستی به تعهدات خود ملزم باشند و تشریفاتی نمودن عقود بلاعوض، در جهت حمایت از افرادی است که نیت خیر خواهانه دارند و الزام آن ها ناعادلانه خواهد بود؛ لذا تعهدی که بدون سبب ایجاد گردد، از حمایت محروم می‌گردد.

در طرف مقابل، در حقوق انگلیس، اصل بر عدم الزام است و دادگاه ها قاعده ای را ایجاد نمودند که مطابق آن، تعهدات به طور کلی لازم الاجرا نیستند و استثنای چنین قاعده ای را وجود عوض یا انجام برخی تشریفات دانسته اند (شریعت ۱۳۹۰، ۳۸- ۵۰). در نتیجه، اگرچه نتیجه ی دو نظریه، عدم الزام به اجرای تعهد بلاعوض و یا بدون علت است، اما از لحاظ مبنایی با یکدیگر متفاوتند.

اضافه می‌گردد که در نظریه ی سبب یا علت، مقصود از سبب در واقع، نفعی است که در مقابل تعهد شخص عاید او می‌گردد اما، در نظریه ی عوض، قضیه برعکس است؛ یعنی عوض در واقع، ضرر و تعهدی است که بر متعهد له، در مقابل تعهد متعهد تحمیل می شود (ره پیک ۱۳۷۶، ۴۹).

لازم به ذکر است که، از میان سه دیدگاه مطرح شده در تئوری علت (شخصی، نوعی، مختلط)، نظریه ی نوعی بودن علت، که همان نگاه مادی به سبب است، شباهت عمده ای با تئوری عوض دارد.

مع الوصف، نظریه ی عوض گاه، در مواردی اعمال می شود که هیچ گونه تقابل اقتصادی وجود ندارد. به عبارت اخری، در مواردی عوض در مقابل تعهدات مورد شناسایی قرار گرفته است که تعهدات مذکور، به صورت تعهدی در معاملات معوض نبوده اند؛ بلکه دادگاه ‌به این دلیل، عوض را در چنین قراردادهایی مورد شناسایی قرار داده است که چنین تعهدی را الزام آور تشخیص داده است. اما نظریه ی علت در قالب دیدگاه نوعی، یک دیدگاه و نظریه ی صرفاً اقتصادی است (شریعت ۱۳۹۰، ۴۷).

شاید به همین دلیل باشد که برخی از حقوق ‌دانان گفته اند:

«نظریه ی علت یا جهت به شکلی که در حقوق رومی- ژرمنی مطرح شده، در نظام کامن لا مورد بحث قرار نگرفته است.» (ره پیک ۱۳۷۶، ۲۶).

۲-۳- نظریه ی موازنه

نظریه ی دیگری که برای توجیه اصل همبستگی عوضین مطرح می شود، نظریه ی موازنه است؛ طرحی نوین که تاکنون شاهد خلق چنین اثری نبوده ایم. مایه ی افتخار است که بگوییم: مبدع این نظریه حقوقدان برجسته ی معاصر دکتر محمد جعفر جعفری لنگرودی است؛ لذا بر خود واجب دانستم که در این فصل از فصول، چکیده ای گزیده از اندیشه ی ایشان را تقدیم نمایم و ناقل نظرات این بزرگوار باشم.

‌بنابرین‏، در این مبحث، ابتدا مفهوم موازنه را شناسایی (گفتار اول) و برای درک بهتر آن، قالب هایی را که بیانگر اقسام موازنه هستند (گفتار دوم)، مطرح می نماییم.

۲-۳-۱ مفهوم نظریه ی موازنه

به عقیده ی دکتر لنگرودی موازنه یکی از عمومی ترین اصول است که هم در طبیعت رعایت می شود و هم در جوامع انسانی و از جهات مختلف، طرف توجه قرار می‌گیرد.

دریای شمال در اروپا بهترین مرکزی است در جهان که ماهیان برای تخم گذاری و ازدیاد نسل انتخاب کرده‌اند؛ اما کشورهای ساحلی این دریا، با کشتی های ماهی گیری، دریای شمال را از ماهی چنان تخلیه کرده‌اند که با کمبود قابل ملاحظه رو به رو شده اند. برای برقراری موازنه بین تولید نسل ماهی و صید آن، انسان ها با هم قراردادی بستند که به مدت شش هفته از دریای شمال صید نکنند. منع شکار حیوانات در فصل تولید مثل که در قوانین صید و شکار ملاحظه می شود نیز برای برقراری چنین موازنه ای است (جعفری لنگرودی ۱۳۸۱، ۱۱).

در زندگی اجتماعی پیوسته تعدی و تجاوز وجود دارد: تجاوز به جان همدیگر، تجاوز به مال یکدیگر، تجاوز به عمل و کار همدیگر. موازنه ای لازم است تا نظام اجتماعی برقرار گردد که این مهم، از طریق قانون گذاری امکان پذیر است. هنوز هم در ممالکی که حکم اعدام قاتل وجود ندارد، اعدام او طرفدارانی دارد که مظهر فکر موازنه است. در هر مورد که حکم به قاعده ی عدل و انصاف می شود، فکر موازنه جریان دارد.

عقود و قراردادها ممکن است به جهات مختلف خدشه دار گردد، نظام زندگی اجتماعی به شدت وابستگی به کیان عقود دارد، پس قانون گذاران به حمایت از جامعه، از جنبه‌های مختلف، موازنه های متفاوتی را مرعی نموده اند؛ چنان که در صورت امتناع یک طرف از ایفای تعهد، به طرف دیگر حق حبس اعطا نموده یا در صورت غیر ممکن شدن تعهد یک طرف، طرف دیگر را نیز از انجام تعهد معاف می کند و موارد بسیاری که در فصول آتی تحت عنوان آثار این همبستگی مورد بحث و مداقه قرار می‌گیرد.

حتی در روابط ساده ی افراد با یکدیگر نیز ما شاهد موازنه ای هستیم که به علت بداهت امر، دچار اغماض شده است. دستی که به سوی شما دراز می شود و شما نیز متقابلاً به آن پاسخ می دهید؛ اگر به شما محبت یا خدمتی شود، شما حتی با یک تشکر ساده نسبت به آن عکس العمل نشان می دهید؛ هر شخص متعارفی می‌داند جواب نیکی، نیکی است. فی الواقع، اکثر رخدادهای اطرافمان در این ترازوی بده- بستان شکل می‌گیرد.

با ذکر این این امثله ی فراگیر از طبیعت تا علم حقوق، شمول چشم گیر قاعده ی موازنه روشن شد. عقود معوض، مکان مناسبی برای جلب نظر به قاعده ی موازنه است. مصداق بارز این نوع عقود، عقد بیع است که بر قاعده ی مساوات بین عوضین نهاده شده است (جعفری لنگرودی ۱۳۸۱، ۱۳- ۱۴).

در عقدی مانند بیع، ممکن است دو جریان متقابل ذیل روی دهد:

الف) جریان مبادله ی دو مال: این کاری است که متعاقدین آغاز کرده و به سوی آینده ی بیع می خواهند حرکت کنند؛ که بر سه معادله استوار است: موازنه در تملیک، موازنه در ارزش، موازنه در تسلیم. این جریان به «موازنه مثبت» ‌نام‌بردار است چرا که در جهت ایجاد و اثبات است و علی الاصول موازنه این گونه است.


موضوعات: بدون موضوع
   پنجشنبه 24 آذر 1401نظر دهید »

1 ... 174 175 176 ...177 ... 179 ...181 ...182 183 184 ... 477

آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
جستجو
آخرین مطالب
 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 
مداحی های محرم