است، قرآن به همه انسانها این هدف را رایگان اعطا کردهاست: «وَ لَقَدْ کَرَّمْنَا بَنی ءَادَم… ما به فرزندان آدم شخصیت دادیم…» (اسراء/۷۱)
پس دولت اسلامی نه تنها نباید به دنبال خوار کردن دیگر ملل باشد، زیرا با استراتژی قرآن در تعارض میباشد، بلکه باید هم به دنبال کسب اعتبار و جذب احترام دیگران برای خود باشد و هم برای افزایش اعتبار دیگران بکوشد. پرستیژ را نباید تنها در افتخارات نظامی گذشته، داشتن سرزمین بزرگ، جمعیت زیاد، پیشرفت اقتصادی و تکنولوژیکی یا قدرت نظامی دانست. بزرگترین پرستیژ، به دست آوردن خشنودی خداوند است.
جـ توسعهطلبی. رویکرد قرآنی این هدف، توسعه فرهنگی و دین خداوند است نه توسعه سرزمینی؛ و اگر گاهی جنگ هم لازم آمد، در راستای گسترش دین خداوند باشد و نه کشورگشایی برای تأمین منافع مادی: «وَ قَاتِلُوهُمْ حَتی لاتَکُونَ فِتْنَهٌ وَ یَکُونَ الدِّینُ لله…با آنان بجنگید تا دیگر فتنهای نباشد، و دین، مخصوص خدا شود…» (بقره/۱۹۳) در این آیه، هیچ سخنی از کشورگشایی نیست؛ بلکه منظور از جنگ، گسترش دین خدا است.
۳ـ هدفهای جهانی درازمدت. این هدفها به ندرت محدود به زمان بوده و شامل طرحها و تصورات رهبران کشورها در بارهی ایجاد یک ساختار خاص بینالمللی است. هدفهای دراز مدت، به هدفهای فرهنگی، مبادلات علمی و تکنولوژیکی کشورها گفته میشود.[۱۵۱]
تاکتیکهای سیاست خارجی
برای تحقق اهداف و تأمین منافع در سیاست خارجی، دولتها از ابزارهای گوناگونی بهره میگیرند. استفاده درست از این تاکتیکها، در میزان موفقیت بسیار مؤثر است تا جایی که در بسیاری از موارد، جهتگیریهای دولتها در سیاست خارجی را بر اساس چگونگی استفاده از تاکتیکها ارزیابی میکنند. برای بهرهگیری از تاکتیکها در مرحله اجرای سیاست خارجی، باید در روند اتخاذ تصمیمها و اجرای آن ها، ارتباطی منطقی وجود داشته باشد؛ به عبارت دیگر، چنانچه در فرایند سیاستگذاریها، ارزیابی درستی از عناصر تشکیل دهنده قدرت به عمل نیاید و واقعیتهای محیط بینالمللی که استراتژیها در چارچوب آن بیان میشود، مورد توجه قرار نگیرد، هیچ گاه اهداف سیاست خارجی از قوه به فعل در نمیآید.[۱۵۲] از این رو، تا زمانی که درک درستی از سلسله مراتب هدفها و منافع مورد نظر و به طور کلی سیاست خارجی، حاصل نشده و ارزیابی درستی از امکانات خود و رفتارهای بینالمللی صورت نگرفته باشد، کیفیت به کارگیری تاکتیکهای گوناگون، با بحران رو به رو خواهد شد و گاهی ممکن است مجریان سیاست خارجی ابزارهایی به خدمت گیرند که تناسبی با استراتژیهای آنان نداشته باشد.
مهمترین تاکتیکها در سیاست خارجی عبارت است از:
۱ـ تاکتیک دیپلماسی. دیپلماسی را فن اداره سیاست خارجی و یا تنظیم روابط بینالمللی و همچنین حل اختلافهای بینالمللی از راه مسالمتآمیز تعریف کردهاند. تعیین حوزه منافع ملی، راههای جلوگیری از تیرگی رابطه با دیگر کشورها، راههای جلوگیری از جنگ و یا پایان دادن به آن، شیوه های برقراری ائتلاف با دیگر کشورها، راههای گسترش روابط اقتصادی، فرهنگی، نظامی و … با دیگر دولتها، اعمال تحریمها، مشخص کردن حریم امنیتی، گرفتن امتیاز، میزان و شروط دادن پاداش یا کمکها و …ویژگیهای دیپلماسی به شمار میرود. [۱۵۳]
این موضوع، در قرآن کریم با عنوان اصل دعوت آمده که در بخش دوم از فصل دوم، به آن پرداخته شد.
دولت اسلامی، دیپلماسی آشکار دارد و نه پنهان؛ یعنی تصمیمهای خود در زمینهی سیاست خارجی را با مردم در میان میگذارد؛ زیرا تنها در این صورت است که در موقعیتهای بحرانی، مردم به کمک دولت میآیند و از خود فداکاری نشان میدهند. در قرآن کریم، این معنی بارها آمده است: «لَکِنِ الرَّسُولُ وَ الَّذِینَ ءَامَنُواْ مَعَهُ جَاهَدُواْ بِأَمْوَالهِِمْ وَ أَنفُسِهِمْ… ولی پیامبر و کسانی که با او ایمان آوردهاند با مال و جانشان به جهاد برخاستهاند.» (توبه/۸۸)
اگر مردم از اهداف پیامبر آگاهی نداشته باشند، با مال و جان در راه آرمانهای والای او فداکاری نمیکنند. همچنین در جای دیگر میفرماید: «یَأَیهَُّا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّک… ای پیامبر، آنچه از پروردگارت بر تو نازل شده، ابلاغ کن…» (مائده/۶۷)
۲ـ تاکتیک اقتصادی. یکی از تاکتیکهای مؤثر در اجرای سیاست خارجی برای تحقق هدفها، بهرهگیری از ابزارهای اقتصادی است. در این راستا، دولت استفاده کننده از این ابزار، میکوشد دیگر دولتها را به تغییر رفتار در سیاست خارجی وادار کند؛ به گونهای که دگرگونیهای به دست آمده در داده های سیاست خارجی دیگران، منافع دولت استفاده کننده از ابزار اقتصادی را در پی داشته باشد.[۱۵۴]
در بسیاری از موارد، بهرهگیری از ابزار اقتصادی در سیاست خارجی، برای تأمین اهداف صرفا اقتصادی نیست؛ بلکه ممکن است دولتی که این ابزار را به کار میگیرد، هدفهای سیاسی، اجتماعی، امنیتی، فرهنگی یا نظامی را دنبال کند.
در قرآن کریم به استفاده از ابزار اقتصادی برای وارد آوردن فشار بر ستمگران آمده است: «وَ لَقَدْ أَخَذْنَا ءَالَ فِرْعَوْنَ بِالسِّنِینَ وَ نَقْصٍ مِّنَ الثَّمَرَات…ما فرعونیان را به خشکسالی و کمبود محصولات دچار کردیم…» (اعراف/۱۳۰)
در این آیه، تحریم اقتصادی، تنها شامل فرعون نیست؛ بلکه مردم او را هم در برگرفته است؛ زیرا آنان از تصمیمهای ستمگرانهی فرعون پشتیبانی میکردند. استفاده از ابزار اقتصادی چه در زمان صلح و چه در حین جنگ میتواند در تغییر رفتار دولتها بسیار مؤثر باشد.
۳ـ تاکتیک فرهنگی ـ تبلیغاتی. در فرایند استفاده از ابزار فرهنگی، ملتها مورد خطابند و نه دولتها. به این ترتیب که دولت استفاده کننده از ابزار فرهنگی، سعی دارد در دراز مدت، الگوهای رفتاری و شیوه تفکر و زندگی ملتهای مورد نظر خود را در جهتی که تأمین کننده منافع آن دولت باشد، دگرگون سازد. در این مورد، با بهره گرفتن از روشهای پیشرفته روانشناسی، مردم شناسی و جامعهشناسی و بهرهگیری از نمادهای جامعه یا جوامع مورد نظر، سعی میشود تا نوعی همدلی میان دولت استفاده کننده از این حربه و ملتهای مخاطب به وجود آید.[۱۵۵] تغییر در شیوه تفکر مردم با بهره گرفتن از ابزار فرهنگی، نخبگان سیاسی را وا میدارد تا اصلاحاتی در ساختار سیاسی، اقتصادی و اجتماعی به وجود آورند. پیامدهای این فرایند پیچیده در بلند مدت، به صورت جهتگیریهای تازه در سیاست خارجی نمایان میشود.
قرآن کریم، استفاده از این ابزار را در اولویت قرار داده تا جایی که بیشتر خطابهای آن، مربوط به انسان است و نه جامعه؛ زیرا افراد، جامعه را میسازند و نخبگان سیاسی از میان افراد بر میخیزند.
۴ـ تاکتیک نظامی. استفاده از این ابزار، معمولا به عنوان آخرین راهکار است. یعنی زمانی که تاکتیکهای دیگر مؤثر نباشد؛ ولی گاهی ممکن است از این ابزار، همزمان در کنار دیگر ابزارها استفاده شود؛ همچنان که نباید پنداشت که جنگ، پایان دیپلماسی است؛ بلکه در هنگام جنگ نیز میتوان از دیپلماسی برای جلوگیری از آسیب بیشتر به طرفین و کاهش تلفات استفاده کرد.
دیدگاه قرآن در بارهی جنگ، در بخش دوم از فصل چهارم خواهد آمد.
مبانی قرآنی مربوط به موارد خاص در سیاست خارجی
منظور از موارد خاص در سیاست خارجی، رفتارهای پیشبینی نشدهای است که از سوی برخی دولتها پیش میآید و دولتهای دیگر را وادار به واکنش می کند. این موارد عبارت است از:
۱ـ نقض پیمان
قرآن کریم در این باره میفرماید:
ــ «…فَأَتِمُّواْ إِلَیْهِمْ عَهْدَهُمْ إِلی مُدَّتهِِم… با آنان به پیمان خویش تا پایان مدتش وفا کنید…» (توبه/۴)