در تحقیقات انجام شده، جهت گیری های انگیزشی به صورتهای مختلف مطرح شده اند، اما بیش از دو دهه است که اکثر کارهای نظری و تجربی در این حیطه بر انگیزش پیشرفت تمرکز یافته است. یکی از رویکردهای مطرح در حوزه جهت گیری های هدف در سالهای اخیر، رویکرد سه بخشی الیوت و همکاران است. الیوت( ١٩٩٩ ) انگیزه پیشرفت را به عنوان گرایش های کلی تعریف میکند، که فعالیت پیشرفت را موجب می شود و افراد را به سمت مؤفقیت یا شکست سوق میدهد. در مدل الیوت سه جهت گیری هدف مستقل ترسیم می شود:
١. هدف عملکرد گرایشی ۴ که بر کسب شایستگی و تأیید در نزد دیگران تأکید دارد. در این جهت گزینی بر مقایسه و نمایش قدرت و توانمندیهای خود به دیگران تمرکز است و این نمایش قدرت، مبنای خود ارزشی فرد است(آمز، ١٩٩٢ ). فرد تمایل دارد تا اهدافی را دنبال کند که در جامعه هنجار شایستگی است.
٢. هدف عملکرد گریزی که بر دوری جویی از ناشایستگی در نزد دیگران تأکید دارد، به عبارت دیگر در عین حال که فرد نمی خواهد بهترین باشد اما به شکست هم تمایلی ندارد.
٣. هدف تبحری که برافزایش کفایت و کسب مهارت در تکلیف تأکید دارد. این هدف به یادگیری، پیشرفت و مهارتهای تبحری اشاره دارد. در این جهت گزینی تسلط یافتن، فراگیری موضوعات، اعتلای دانش و بالفعل کردن تواناییهای بالقوه از طریق یادگیری، هدف اصلی فرد است و خطا به عنوان بخش لاینفک فرایند یادگیری، محسوب می شود و محرکی برای تلاش و اصلاح عملکرد است.استانداردهای ارزیابی جنبه درونی دارند و رضایت و احساس غرور با میزان تلاش صرف شده ارتباط مستقیم دارد و تلاش نکردن احساس گناه و بی کفایتی را به دنبال دارد (آمز، ٩٩٢ ؛ نیکلز و همکاران،١٩٨٩) الیوت(١٩٩٧) اهداف تبحری را به عنوان تمرکز بر رشد شایستگی یا تسلط یافتن بر تکلیف تعریف کردهاست. از آنجایی که این انگیزه افراد را به سمت مؤفقیت سوق میدهد فرض بر این است که نیاز به انگیزه پیشرفت زیر بنای اهداف تبحری میباشد.
اهداف عملکرد گریزی به عنوان تمرکز بر اجتناب از احساس بی کفایتی نسبت به همتایان تعریف شده است. تصور می شود اهداف عملکرد گریزی از انگیزه ترس از شکست نشأت گرفته باشد، این انگیزه افراد را به سمت تمرکز بر احتمال شکست سوق میدهد. بنابرین، آن ها اهداف عملکرد گریزی را در پیش می گیرند تا از وقوع شکست ممانعت کنند. اهداف عملکرد گرایشی به عنوان تمرکز بر کسب شایستگی نسبت به همتایان تعریف شده است. برخلاف اهداف تبحری و عملکرد گریزی تصور می شود اهداف عملکرد گرایشی از یک انگیزه پیشرفت واحد مشتق نشده اند. ممکن است این اهداف یا از نیاز اساسی برای پیشرفت یا از انگیزه ترس از شکست ناشی شده باشد. نیاز به پیشرفت ممکن است افراد را به سمت برگزیدن اهدافی برای دست یافتن به شایستگی نسبت به همتایان سوق دهد. بنابرین، ممکن است این افراد بیشتر به منظور دست یافتن به شایستگی در مقابل دیگران درگیر تکالیف شوند تا برای اثبات توانایی خود. در مقابل، چنانچه افراد به واسطه ترس از شکست برانگیخته شده باشند ممکن است اهداف عملکرد گرایشی را برگزینند. در این مورد، آن ها برای دست یافتن به مؤفقیت تلاش میکنند زیرا تفوق بر مؤفقیت به معنای ممانعت از تجربه شکست است(برکوویتز[۶۱]، ۲۰۰۰).
در پژوهش های تحلیل عاملی استقلال این سه سازه تأیید شده است و این اهداف با الگوهای متفاوتی از پی آیندها و پیامدها پیوند داده شده است. استقلال این سه سازه در پژوهش های تحلیل عاملی در ایران را جوکار ( ١٣٨١ ) و خرمایی ( ١٣٨۵ ) تأیید کردهاند. سازه چهارمی نیز در تحقیق حاضر مد نظر است. وجود این سازه که از آن با عنوان “بلاتکلیفی در جهت گیری هدف” نام برده می شود در تحقیق خرمایی ( ١٣٨۵ ) تأیید شده است. شواهد تجربی حاصل از این مطالعه و سایر مطالعات وجود این سازه را تأیید کردهاست. ” بلاتکلیفی در جهت گیری هدف ” به عنوان شک و تردید نسبت به ارزش فعالیت و تکلیف تعریف می شود.
محوریت این جهت گیری، تردید نسبت به این موضوع است که آیا یادگیری تکلیف به شایستگی درونی یا بیرونی منجر خواهد شد؟” این سازه با سازه بی انگیزشی در مدل دسی و ریان ( ٢٠٠٠ ) نزدیکی دارد.
۲-۳-۵- ابعاد جهت گیری هدف
جدول ۴-۱ ابعاد جهت گیری هدف را نشان میدهد:
جدول ۲-۳- ابعاد جهت گیری هدف
منبع: الیوت و مک گریگور(۱۹۹۹)
در شکل بالا تعریف و جهت گیری به عنوان دو بعد شایستگی (هدف پیشرفت) نشان داده شده است. مطلق و هنجاری دو شیوهای را تصویر میکنند که می توان شایستگی را تعریف کرد. مثبت و منفی (گرایش – اجتناب) دو راهی را نشان میدهند که شایستگی را می توان جهت گیری کرد. با توجه به ابعاد شایستگی در نظریه جهت گیری هدف سه چارچوب متمایز به وسیله نظریه پردازان هدف مطرح شده است. رویکرد نظری غالب به جهت گیری هدف در محیطهای آموزشی چارچوب دو بخشی است که تمایز بین اهداف تسلطی و عملکردی میباشد (به بعد جهت گیری توجهی نشده است). تفاوت ساده بین این دو نوع جهت گیری این است که دانش آموزانی که هدفهای تسلطی را انتخاب میکنند، بر یادگیری مواد درسی و تبحر یافتن در تکلیف یادگیری تأکید دارند و دانش آموزانی که هدفهای عملکردی را انتخاب میکنند، در پی نمایش توانایی ها و عملکردشان و مقایسه آن با عملکرد دیگران هستند(الیوت و مک گریگور[۶۲]، ۱۹۹۹).
هدفهای تسلطی – گرایش که در چارچوب سه بخشی در آن شایستگی به شکل مطلق تعریف شده و به شکل مثبت جهت گیری شده است، هدفهای عملکردی – گرایش که در آن شایستگی به شکل هنجاری تعریف شده و به شکل مثبت جهت گیری گشته است و هدفهای عملکردی – اجتناب که در آن شایستگی به صورت هنجاری تعریف شده و به شکل منفی جهت گیری شده است، یعنی هدف های عملکردی به دو بخش گرایش و اجتناب تقسیم میشوند، ولی هدفهای گرایشی تقسیم نمی شود. دانش آموزانی که دارای هدفهای عملکردی – گرایش هستند، خود را دارای توانایی زیادی میدانند و می خواهند عملکرد خودشان را در مقایسه با عملکرد دیگران مورد سنجش قرار دهند و از این راه تواناییهای خود را به نمایش بگذارند (همان، ۲۰۰۳)