در واقع با افزایش تواناییهای روانی – اجتماعی و در نهایت پیشگیری از شکل گیری رفتارهای آسیب رسان به بهداشت وسطح سلامت و روان افراد است . در واقع یادگیری مهارتهای زندگی موجب افزایش ظرفیتهای روانی میگردد.
نکته مهم وقابل ذکر دیگری که ضرورت این آموزش را روشن میکند، این است که با وجودتغییرات عمیقی که در شیوهی زندگی جوامع امروزی رخ داده است ، متاسفانه هنوز بسیاری از افراد در مواجهه با ناملایمات و مشکلات زندگی از روشهای ناکارآمد و سنتی گذشته تربیتی خود استفاده میکنند. کودکان در جریان رشد و بالندگی خود نحوه چالش با زندگی را به صورت الگوبرداری از مدرسه ، جامعه،دوستان و گروه همسالان و به خصوص والدین به شکل غیر منظم و اتفاقی فرا میگیرند.ماهیت آموختن در محیطهای آموزشی ، اجتماعی است. سلامتی بخش اصلی یک زندگی شاد است و مدارس نقش مهمی در آگاه ساختن نوجوانان پیرامون مسائل بهداشتی و سلامتی و علوم زندگی به آنان را دارد ونیز در پیشگیری از آسیبهایروانی – اجتماعی وارتقاء سطح بهداشت روان دانش آموزان نقش مهمی دارد وکمک میکند که در مواجهه با کشمکشها و موقعیتهای زندگی فرد را یاری بخشد که با فرهنگ و محیط خود مثبت و سازگار باشدوسلامت روان خود را حفظ کند. در این میان دختران به دلیل روحیه حساس و ظریف خود وبه دلیل نقشی که در آینده به عنوان مادر در تربیت فرزند و گردانندهی زندگی برعهده دارند، بیشتر نیازمند آموختن مهارتهای زندگی هستند.بنابرین با توجه به اهمیت مهارتهای زندگی با اهداف گوناگون پیشگیری و ارتقاء سطح سلامت روانی ،ضرورت آموزش این گونه مهارتها به افراد برای ما آشکار می شود. پژوهش حاضر اهمیت وضرورت آموزش مهارتهای زندگی را در ارتقا سلامت روانی دانش آموزان دختر تیز هوش رابررسی کردهاست.
۱-۴- اهداف پژوهش
۱-۴-۱- هدف اصلی
هدف اصلی پژوهش حاضر تعیین میزان اثربخشی آموزش مهارتهای زندگی بر سلامت روان دانش آموزان دخترتیزهوش دبیرستان دوره اول (راهنمایی)شهر کرمانشاه در سال تحصیل ۹۴-۱۳۹۳است .
۱-۴-۲- اهداف فرعی
-
- تعیین میزان اثربخشی آموزش مهارتهای زندگی در کاهش اضطراب و بی خوابی دانش آموزان دختر تیزهوش .
-
- تعیین میزان اثربخشی آموزش مهارتهای زندگی در کاهش افسردگی دانش آموزان دختر تیزهوش.
-
- تعیین میزان اثربخشی آموزش مهارتهای زندگی در کاهش اختلال درکنش اجتماعی دانش آموزان دختر تیزهوش .
- تعیین میزان اثربخشی آموزش مهارتهای زندگی در کاهش نشانه های جسمانی دانش آموزان دختر تیزهوش.
۱-۵- فرضیههای پژوهش
۱-۵-۱-فرضیه اصلی :
آموزش مهارتهای زندگی بر افزایش سلامت روان دانش آموزان دختر تیزهوش مؤثر است .
۱-۵-۲-فرضیه های فرعی :
-
- آموزش مهارتهای زندگی در کاهش اضطراب و بی خوابی دانش آموزان دختر تیزهوش مؤثر است.
-
- آموزش مهارتهای زندگی در کاهش افسردگی دانش آموزان دختر تیزهوش مؤثر است .
-
- آموزش مهارتهای زندگی در کاهش اختلال درکنش اجتماعی دانش آموزان دختر تیزهوش مؤثر است .
- آموزش مهارتهای زندگی در کاهش نشانه های جسمانی دانش آموزان دختر تیزهوش مؤثر است.
۱-۶- تعریف متغیرها
۱-۶-۱-تعاریف مفهومی
مهارتهای زندگی:مهارتهای زندگی عبارتند ازمجموعهای از تواناییها که زمینه سازگاری ورفتار مثبت ومفید را فراهم می آورند. این تواناییها فرد راقادر میسازند مسئولیت نقش اجتماعی خود را بپذیرد وبدون لطمه زدن به خود ودیگران، با خواستها، انتظارات و مشکلات روزانه به ویژه در روابط بین فردی، به شکل مؤثری روبرو شود.(طارمیان ،۱۳۷۸).
مهارت تصمیم گیری :این مهارت به افراد کمک میکند تا به نحو مؤثری در مورد مسائل زندگی تصمیم گیری نمایند. همچنین افراد را قادر میسازد تا به شکلی فعال در مورد اعمال و رفتار خود تصمیم گیری نمایند(دفتر برنامه ریزی امور فرهنگی و مشاوره آموزش وپرورش ،۱۳۷۸).
مهارت حل مسأله: مهارتی است که فرد میتواند در هنگام برنامه ریزی برای برخورد با مشکلات زندگی از آن استفاده کند. استفاده از راهبردهای حل مسأله موجب افزایش اعتماد به نفس فرد می شود وهمچنین احساس توانمندی و تسلط در او تقویت می شود ونیز مهارتهای مؤثرحل مسأله با سازگاری شخصی خوب ، ارتباط دارد(قاسم زاده، ۱۳۸۳).
مهارت تفکر خلاق: این مهارت توانایی تولید و خلق کردن افکار و راه حلها واهداف است.از طریق ترکیب ، تغییروکاربرد افکار و ایده های موجود است(معاونت پرورشی وتربیتبدنی،دفتر مشاوره تربیتی،۱۳۸۸).
مهارت تفکر نقاد:این مهارت فرایندی است که به بررسی صحت ، دقت و ارزش اطلاعات و دانسته ها می پردازد. (معاونت پرورشی وتربیتبدنی،دفتر مشاوره تربیتی،۱۳۸۸).
مهارت مقابله با هیجان : این مهارت شامل توانایی شناسایی هیجانات خود و دیگران ونیز شناخت تأثیر هیجانات بر رفتار است. این مهارت به فرد کمک میکند که در مواقع نا کامی ، خشم ، افسردگی و اضطراب واکنشهای مناسبی نشان دهد(طارمیان، ۱۳۷۸).
سلامت روان : گلدبرگ[۳](۱۹۷۹) در ارزیابی ابعاد گوناگون سلامت روان چهار مؤلفه اساسی به شرح اضطراب ،افسردگی ، اختلال در کنش اجتماعی و شکایات جسمانی مدنظر قرار داده و معتقد است افرادی که دارای این چهار نوع اختلال نباشند ویا به طور خفیف متاثر از این عوامل باشند از سلامت روان برخوردارند (رسولی،۱۳۸۵).
تیز هوش : مارلند [۴](۱۹۷۲) تیز هوشی را چنین تعریف کردهاست : کودکان تیز هوش وبا استعداد ،کسانی هستند که بر طبق تشخیص افراد دارای صلاحیت به دلیل استعدادها و تواناییهای برجسته خود قادر به عملکرد هایی در سطح عالی هستند . این کودکان به خدمات و برنامه ریزی آموزشی وپرورش خاصی نیازمندند که بتوانند بهتر وبیشتر از برنامه های عادی ، توانمندی های بالقوه ی آنان را بشناسد و برای فعلیت بخشیدن به آن ها در جهت رشد و شکوفایی و ایفای نقش موثردر جامعه طراحی شده باشد (اژهای،۱۳۸۳).
۱-۶-۲- تعاریف عملیاتی
مهارتهای زندگی: مهارتهایی است که با بهره گرفتن از پکیج آموزشی مهارت های زندگی ویژه دانش آموزان ( موتابی ، محمد خانی ونوری ۱۳۸۳) به صورت تخصصی و کارگاهی و در ساعات معینی در ۱۰ جلسه ۲ ساعته به گروه آزمایش آموزش داده شد.
سلامت روان: نمره ای است که فرد از پرسشنامه سلامت روان (GHQ) [۵] گلدبرگ که شامل ۲۸ سئوال چهار گزینه ای ودارای چهار مؤلفه جزیی است اندازه گیری شد.
-
- مؤلفه علائم جسمانی که به وسیله سئوالهای ۱تا۷ اندازه گیری می شود.
-
- مؤلفه اضطراب که به وسیله سئوالهای ۸ تا ۱۴ اندازه گیری می شود.
-
- مؤلفه اختلال در کنش اجتماعی که به وسیله سئوالهای ۱۵ تا ۲۱ اندازه گیری می شود.
- مؤلفه افسردگی که به وسیله سئوالهای ۲۲ تا ۲۸ اندازه گیری می شود.
تیز هوش: به فردی اطلاق می شود که طبق ضوابط و معیارهای سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان پذیرفته شده است و در مدرسه تیز هوشان مشغول به تحصیل میباشد از جمله شرایط گزینش داشتن معدل بالا و قبول شدن در آزمونهای این سازمان است.