رابطه ۴-۱۴- تابع چگالی طیفی تابع خودهمبستگی تلفن ثابت
رابطه ۴-۱۵- تابع چگالی طیفی تابع خودهمبستگی دیتا
رابطه ۴-۱۶- تابع چگالی طیفی تابع خودهمبستگی تلفن همراه
رابطه ۴-۱۷- تابع چگالی طیفی تابع دگرهمبستگی شرکت هلدینگ
رابطه ۴-۱۸- تابع چگالی طیفی تابع دگرهمبستگیتلفن ثابت
رابطه ۴-۱۹- تابع چگالی طیفی تابع دگرهمبستگی دیتا
رابطه ۴-۲۰- تابع چگالی طیفی تابع دگرهمبستگی تلفن همراه
۴-۷-۵-تعیین هویت سیستمی مدل
با توجه به مقادیر توابع و از بخش قبل داریم :
رابطه ۴-۲۱- محاسبه تابع انتقال سیستم
که باتوجه به مقادیر به دست آمده برای متغیرهای مسئله میتوان مقدار تابع که همان تابع انتقال سیستم میباشد را به دست آورد. بنابراین میتوان نتیجه گیری کرد چنانچه انگیزش سیستم را بشناسیم، میتوانیم تابع خودهمبستگی را حساب کرده، تبدیل فوریه کنیم و را بدست آوریم. سپس با بهره گرفتن از داده های رفتار سیستم تابع دگرهمبستگی را محاسبه کرده و از تقسیم آن بر تابع تابع را به دست آورد؛ لذا به این ترتیب تمام ویژگیهای سیستم را میتوانیم به دست آوریم.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
رابطه ۴-۲۲- محاسبه تابع انتقال سیستم شرکت هلدینگ
رابطه ۴-۲۳- محاسبه تابع انتقال سیستم تلفن ثابت
رابطه ۴-۲۴- محاسبه تابع انتقال سیستم دیتا
رابطه ۴-۲۵- محاسبه تابع انتقال سیستم تلفن همراه
با قراردادن در تابع G(S) و ساده کردن و قراردادن معادلهای ذیل داریم:
A1 = -a3 –c3
B1 = a3d3 + a3b1 + a3d1 + c3b3 + c3b1 + c3d1
C1 = a3d3b1 – a3d3d1 – a3b1d1 – c3b3b1 – c3b3d1 – c3b1d1
D1 = a3d3b1d1 + c3b3b1d1
A2 = -a1 –c1
B2 = b3a1 + b3c1 + b3a1 + b3c1 + a1d1 + c1b1
C2 = -b3d3a1 – b3d3c1 b3a1d1 –b3c1b1 –d3a1d1 –b3c1b1
D2 = b3d3a1d1 + b3d3c1b1
جدول ۴-۱۱- محاسبه ضرایب تابع انتقال سیستم
متغیر نوع خدمت | تلفن همراه | دیتا | تلفن ثابت | هلدینگ |
A1 | ۰۸۲۱۸۵/۰ | -۰۲۸۱/۱ | ۰۱۴۶/۱- | -۱.۱۶۸۹۴ |
B1 | -۰/۰۹۹۲۱ | ۸۸۹۵۹/۰- | ۸۶۹۵۶/۰- | ۰.۱۸۵۷۰۴ |
C1 | ۰۰۳۲۵۷/۰ |
۱- وفای به هر عهد و پیمانی که انسان بدان التزام یافته واجب است و در رأس همه آنها پیمان خداوند از بندگان در باب توحید به ایمان به رسول و در مقدمه آنها، ایمان به محمّد۶است.
۲- دوری از نواهی و آنچه خداوند حرام ساخته و عمل به احرام و انجام امور حلال و جایز.
الگوسازی با توجه به نکات آیات مرتبط با ادعاهای یهود در قرآن
۱- مسلمانان اگاه باشند که معیار انتساب به حضرت ابراهیم۷ دین است و نه خون و نسل و نژاد؛ یعنی، معیار پیرو ابراهیم۷بودن پایبندی به فرمان های الهی است که چه یهود و چه نصاری و چه مسلمانِ واجدِ این شرائط را شامل می گردد.
۲- مسلمانان اگاه باشند که خداوند متعال یکتاست وانبیاء مرسل او، آئین یکتاپرستی را به نسل بشر آموختند و مسلماً چنین وحدتی، مستلزم یکسان بودن آئینی مشخص از ابتدا تا انتهاست و آن تسلیم بودن در برابر معبود یکتا و سرسپاری بر اطاعت او و فرستادگانش می باشد.
۳- مسلمانان اگاه باشند که وارثان راستین دین و رسالت، تنها صالحان و مؤمنان می باشند یعنی کسانی که با بعثت حضرت محمّد۶، راه او را برگزیدند.
۴- مسلمانان اگاه باشند که قرآن کریم، معیار وراثت دین و پیرو حقیقی بودن حضرت ابراهیم۷وسایر انبیاء الهی:را، «ایمان و عمل صالح»معرفی می نماید و بدین ترتیب مدعیان دروغین را از گروه حقیقی، غربال می نماید و تنها یدک کشیدن عنوان یک دین، فرد را شایسته ی قرار گرفتن در زمره ی ایشان قرار نمی دهد، بلکه هر کس ایمان و عملش، با ملاکهای الهی همخوانی داشته باشد در صفوف مسلمین و پیرو انبیاء اسلام:قرار می گیرد.
۵- مسلمانان اگاه باشند که خداوند برای انسان ها برنامه ی کاملی وضع نموده است تا بنابرآن عمل نمایند. در این برنامه تنها مقصود و مراد آباد کردن زمین و بهره برداری از ثروت های آن و سود بردن از نیروهای آن نیست، بلکه علاوه بر آن مقصود و مراد، عنایت نمودن به روحیه های انسان است، تا به کمال مقدّر خود در این جهان برسد و این بندگان صالح و شایسته، ایمان و عمل پسندیده را یکجا گرد می آورند، و این دو عنصر در وجود و زندگی ایشان از یکدیگر جدا نمی گردد.
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
۶- مسلمانان اگاه باشند کسانى که کسب گناه کنند و آثار گناه سراسر وجودشان را بپوشاند،اهل آتش و در آن جاودانند.
۷- مسلمانان اگاه باشند که صاحبان گفتار غرورانگیز، نیاکان یهودیان بودند، و فریب خوردگان اخلاف و نسلهاى بعدى آنان، و اگر در آیه ی شریفه هر دو را به اهل کتاب نسبت داده است، بدین جهت که همه ی آن اسلاف و اخلاف یک امت بودند، و اخلاف، به اعمال اسلاف راضى بودند.
۸- مسلمانان اگاه باشند که احبار یهود به واسطه ی معارف کتاب خود، از حقیقت نبوت رسول۶باخبرند و صدق رسالت او را می دانند؛ اما از این آگاهی خود بهره نبرده و به تکلیف خودعمل نمی کنند، بلکه طبق هوی و هوس عمل کرده و نفع خویش را برمی گزینند.
۹- مسلمانان اگاه باشند به بهانه ی دروغین یهودیان در دعوت به پذیرش اسلام، که می گویند: ما تنها مکلف به ایمان به تورات هستیم. یهودیان نه تنها نسبت به ماوراى تورات اظهار کفر نمودند، بلکه به خود تورات هم کفر ورزیدند. ایمان این دسته از یهودیان، ایمان واقعی نیست، بلکه ایمانی موهوم است که قرآن کریم با نوعی ریشخند، خردهای آنان را به استهزاء می گیرد.
۱۰- مسلمانان اگاه باشند اینکه قرآن، تصدیق کننده ی تورات یهودیان است، به معنای آن است که تورات به نبوت رسول اکرم۶دلالت دارد.
۱۱- مسلمانان اگاه باشند که محبوبترین شریعتها در نزد خدا «حنفیه»است که بر اساس سهولت پایهگزارى شده است و آن شریعت اسلام است که در آن مشقتى نیست.
۱۲- مسلمانان اگاه باشند که ایمان به انبیاء:واجب است، زیرا ایمان به یکی وکفر به دیگری موجب کافرشدن به تمامی ایشان است.
۱۳- مسلمانان اگاه باشند که خداوند در ردّ ادعای اهل کتاب، مبنی بر اینکه تنها آئین آنان طریق هدایت است و همچنین برای ترغیب پیروی از حق و حقیقتی که مؤمنان تابع آن می باشند، می فرماید: اگر مثل شما (که از آیین خالص ابراهیم۷پیروى می کنید)ایمان آوردند هدایت شده هستند و به بلوغ و رشد رسیده اند.
۱۴- مسلمانان اگاه باشند که اختلافات وانشعابات فِرَقِ یهود و نصاری، مولود هوی و هوس های ایشان بوده و ساختگی است.
۱۵- مسلمانان اگاه باشند که یهودیان با بهانه ی بر ما نسبت به امیین حرجی نیست، در امانت خیانت می کنند و با این گفته ی خود به خدا دروغ می بندند در حالی که به دروغ خویش آگاهند. تورات به هیچ وجه دستوری مبنی بر حلال نمودن مال امیین و خیانت به آنان ندارد، بلکه تورات دستور می دهد که در ادای امانت به صاحبش، به طور شایسته رفتار شود و خداوند متعال هرگز چنین حق تصرفی را در نظر نگرفته و عقل سلیم هم آن را تأئید نمی کند.
۱۶- مسلمانان اگاه باشند که اصول اخلاقی شرافتمندانه باید بدونِ هیچ تمایزی، نسبت به همه ی انسانها یکسان اجرا گردد.
۱۷- مسلمانان اگاه باشند که تورات ربا را مطلقاً حرام کرده است. و مراد از ذکر عمل یهود برای پیامبر۶تحذیر و هشدار به مؤمنانی است که چنین کسانی را امین اموال خود قرار می دهند تا نسبت به فریب آنان بیم داشته باشند
۱۸- مسلمانان اگاه باشند که وفای به هر عهد و پیمانی که انسان بدان التزام یافته واجب است و در رأس همه ی آنها پیمان خداوند از بندگان در باب توحید به ایمان به رسول۷و در مقدمه ی آنها، ایمان به محمّد۶است.
۱۹- مسلمانان اگاه باشند که از نواهی و آنچه خداوند حرام ساخته دوری کنند و به انجام امور حلال و جایز مبادرت ورزند.
بخش سوم
الگوسازی قرآن کریم در مواجهه
با
اخلاقیات یهود
۱- فضائل اخلاقی یهودیان از منظر قرآن
در میان اهل کتاب بنابر نظر قرآن، گروهی از ایشان اگرچه نسبت به کسانی که از اهل کتاب راه کفر و عناد را در پیش گرفتند، خیلی اندک هستند، اما قرآن کریم، حق این گروه اندک را ضایع ننموده و ویژگی های ایشان را مطرح نموده است و این عده کسانی هستند که راه صواب و حقیقت را پیش گرفته و از انبیاء الهی و فرمان های ایشان پیروی نمودند.در این قسمت به مطالب شاخص در این زمینه نظیر صفات خوب این گروه از اهل کتاب مانند: قیام به اطاعت خدا، تلاوت کتاب آسمانى، امر به معروف و نهى از منکر و. . . اشاره می شود.
۱-۱- أُمَّهٌ قَائمَهٌ
یکی از ویژگیهای مؤمنین اهل کتاب که بدان ستوده شده اند«أُمَّهٌ قَائمَهٌ»بودن است و این صفت پایداری ایشان را در زمینه هائی که یک فرد مؤمن راستین می بایست داشته باشد، ابراز می دارد.
الف) نگاهی به تفاسیر
یکی از مهمترین خصوصیت رهروان صالح از اهل کتاب که در قر آن کریم بدان اشاره شده است صفت«أُمَّهٌ قَائمَهٌ »بودن است که خداوند متعال می فرماید:«لَیْسُواْ سَوَاءً مِّنْ أَهْلِ الْکِتَابِ أُمَّهٌ قَائمَهٌ یَتْلُونَ ءَایَاتِ اللَّهِ ءَانَاءَ الَّیْلِ وَ هُمْ یَسْجُدُون»[۳۳۹] گفتهاند سبب نزول آیه اینست: هنگامى که عبد اللّه بن سلام با گروهى از اهل کتاب اسلام آوردند علماء یهود گفتند: غیر از اشرار ما کسى به محمّد ۶ ایمان نیاورده است. از ابن عباس و قتاده و ابن جریح است که گفتهاند درباره ی ۴۰ تن از اهل نجران و ۳۲ نفر از مردم حبشه و ۸۰ نفر از مردم روم نازل شده که مسیحى بودند و مسلمان گشتند. ابن عربی گوید: [خدا ایشان را به احوال اهل استقامت وصف کرد یعنی ایشان اهل توحید هستندو هر آنچه انجام می دهند برای قرب به خداوند متعال است و پاداش ایشان در نزد خدا محفوظ بوده و چیزی از آن زایل نمی گردد.][۳۴۰]شیخ طبرسی گوید:[خداوند فرموده است آنهایى را که از اهل کتاب یاد کردیم مساوى نیستند- یعنى مؤمنان ایشان مثل عبد اللَّه بن سلام و اصحابش با آنهایى که ایمان نیاوردند در یک درجه نیستند سپس فرق وتفاوت آنها را بیان می فرماید:«مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ أُمَّهٌ قائِمَهٌ»با این بیان افتراق و جدایى(میان ایمان آورندگان وتکذیب کنندگان از اهل کتاب) بیان شده است.(که خداوند اهل کتاب را دو دسته کرده و صفات یک دسته را بیان کرده و به قرینه، حال دسته ی دیگر روشن می شود.) در جمله «أُمَّهٌ قائِمَهٌ»چند وجه است:
۱- دستهاى بر اطاعت و امر حق ثابتند (از ابن عباس و قتاده و ربیع)
۲- دستهاى عادلند (از حسن و مجاهد و ابن جریح)
۳- قائم بر اطاعت حق (از سدى)
۴- صاحب راهى مستقیم (از زجاج)][۳۴۱].
در تفسیر آسان آمده است:[عبارت «مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ أُمَّهٌ قائِمَهٌ»جمله دیگرى می باشد و معناى آن این است: گروهى از اهل کتاب هستند که داراى این صفات می باشند:
۱- براى استقامت در دین اسلام، یا عبادت، یا عدالت بر سر پا هستند.
۲- آیات خدا یعنى آیات قرآن را در اثناء و ساعتهاى شب تلاوت می نمایند.
۳- سجده بجاى مىآورند.][۳۴۲]
ابن کثیر گوید:[این آیات درباره ی کسانی که از احبار اهل کتاب مانند عبدالله بن سلام و أسد بن عبید و ثعلبه بن سعیه و أسید بن سعیه وغیره می باشد که این گروه با کسانی از اهل کتاب که مورد مذمّت قرار گرفتند یکسان نبوده و اینان به دین اسلام مشرّف گردیدند و «أُمَّهٌ قائِمَهٌ »یعنی:
۱- ایستاده برای امر خدا تا بر اساس شرع مطیع باشد.
۲- از حضرت محمّد۶تبعیّت کند در مسیر مستقیم یعنی بدون انحراف.][۳۴۳]
۱-۲- تلاوت آیات در طول شب
«یَتْلُونَ آیاتِ اللَّهِ»(کتاب خدا- قرآن- را مىخوانند).«آناءَ اللَّیْلِ»ساعات و اوقات شب(از حسن و ربیع) و گفتهاند مراد دل شب است (از سدى) و گفتهاند مراد وقت نماز عشاء است چون اهل کتاب نماز عشاء نمىخوانند. خداوند می فرماید: نماز عشاء مىخوانند که نشانه ی اسلام آنهاست.(از ابن مسعود). و گفتهاند مراد بین مغرب و عشاء است (از ثورى) و آن ساعتى است که ساعت غفلت نام دارد.«وَ هُمْ یَسْجُدُونَ»گفتهاند مراد سجده معمول در نماز است در این صورت معنى چنین می شود: «و هم مع ذلک یسجدون»یعنى علاوه بر تلاوت قرآن سجده هم می کنند.«واو»براى عطف جمله دوم بر جمله اول است. و گفتهاند مراد از سجده نماز است که از نماز به سجده تعبیر کرده است به این جهت که سجده مهمترین ارکانى است که تواضع را می رساند (از زجاج و فراء و بلخى) و دلیل آنها اینست که واو براى حال است یعنى آیات قرآن را مىخوانند در حالى که سجده می کنند یعنى در سجده قرآن مىخوانند و خواندن آیات در سجده نیست پس مراد از سجده نماز است.][۳۴۴]
همچنین در ادامه ی کلام الهی است که«یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الاَْخِرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ وَ یُسَارِعُونَ فىِ الْخَیرَْاتِ وَ أُوْلَئکَ مِنَ الصَّالِحِین»[۳۴۵]وبه واسطه ی صفات اهل کتاب بنابر این آیه ی شریفه[این مطالب حاصل می گردد:
۱- بخدا و روز قیامت ایمان مىآورند.
چنانچه مالکیت مصالح و تجهیزات سفارش شده برای پیمانکار قطعی شده، انتقال آن مصالح و تجهیزات به کارفرما به موجب بند (و) ماده ۴۷ ش.ع.پ اشکالی ندارد زیرا هر مالکی در انتقال مایملک خود به دیگران آزاد است اما اگر پیمانکار نسبت به آنها مالکیتی نداشته باشد یا مالکیت او متزلزل باشد انتقال آنها به کارفرما بدون توافق فروشنده آن کالاها دارای اشکال قانونی است مخصوصاً اگر فروشنده به اعتبار شخصیت پیمانکار با او اقدام به معامله کرده باشد و پیمانکار تعهداتی نسبت به آنها در برابر فروشنده داشته باشد.[۷۸] همچنین از مفهوم مخالف بند (و) ماده ۴۷ چنین استنباط می شود که آن مصالح و تجهیزات سفارش شده از سوی پیمانکار که مورد نیاز کارفرما نباشد. قرارداد خرید آنها باغیر، تعهداتی نموده بلااستفاده باقی خواهد ماند و پیمانکار باید متحمل خسارات هنگفتی در فسخ قراردادهای مزبور گردد و مسلماً این خسارات ربطی به کارفرما نداشته و پیمانکار به دلیل انجام تخلفاتی که منجر به فسخ پیمان شده مجبور است ورود ضرر را بپذیرد.[۷۹]
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۳- مصالح و تجهیزات و دیگر تدارکات مازاد بر اجرای کار است.
مطابق بند (ح) ماده ۴۷ ش.ع.پ «پیمانکار مکلف است که مازاد مصالح و تجهیزات و دیگر تدارکات خود را که در محل های تحویلی کارفرما باقیمانده است حداکثر ظرف مدت ۳ ماه از تاریخ ابلاغ کارفرما، از محل های یاد شده خارج کند. در غیر این صورت، کارفرما می تواند برای خارج کردن آنها به هر نحو که مقتضی بداند عمل نماید و هزینه های آن را به حساب بدهکاری پیمانکار منظور دارد. در این حالت پیمانکار نمی تواند نسبت به ضرر و زیان وارد شده به اموال و دارائیهای خود، دعوای مطرح نماید.»
بند پنجم: فسخ به استناد ماده ۴۸ ش.ع.پ
همچنان که در ماده ۴۸ ش.ع.پ مقرر شده، ممکن است در مواردی کارفرما بدون تخلف پیمانکار، بنا به مصلحت خود یا علل دیگر تصمیم به خاتمه دادن پیمان بگیرد. در این موارد باید خاتمه پیمان را با تعیین تاریخ آماده کردن کارگاه برای تحویل، که نباید بیشتر از ۱۵ روز باشد به پیمانکار ابلاغ کند. کارفرما کارهایی را که ناتمام ماندن آنها موجب بروز خطر یا زیان مسلم است، در این ابلاغ تعیین می کند و مهلت بیشتری به پیمانکار می دهد تا پیمانکار بتواند در آن مهلت این گونه کارها را تکمیل کند و کارگاه را آماده تحویل نماید.
پس اولین وظیفه کارفرما در فسخ پیمان که در ماده ۴۸ خاتمه دادن به پیمان نامیده شده است، لزوم اعلام خاتمه دادن به پیمان و تعیین مهلتی جهت آماده کردن کارگاه برای تحویل می باشد. در این ماده در مواردی پیش بینی شده است که اگر در اثر خاتمه دادن به پیمان، خساراتی متوجه پیمانکار گردد به عهده کارفرماست که آنها را پرداخت نماید باید دید آیا پرداخت خسارات به پیمانکار منحصراً محدود به مواردی است که در ماده ۴۸ احصا شده یا خسارات دیگری هم که ناشی از خاتمه دادن پیمان می باشد و متوجه پیمانکار گردیده اما در ماده ۴۸ اشاره ای بدان نشده، قابل مطالبه است. پیمانکار ممکن است به دلیل این که پس از توقف کارها، مجبور است به کادر دفتری خود ماهانه حقوق بپردازد و حال آن که کاری توسط آنها انجام نمی شود خساراتی را متحمل شود. انصاف قضائی و قاعده لاضرر ایجاب می کند که پیمانکار کلیه خسارات ناشی از خاتمه دادن به پیمان را بتواند وصول کند. در صورتی که پیمان مطابق ماده ۴۶ فسخ شود و ثابت شود فسخ پیمان مطابق با موارد مندرج در ماده ۴۶ نبوده باید آثار مترتب بر ماده ۴۸ بر آن حاکم شود تا مقداری از خسارات پیمانکار که در اثر عدم تشخیص صحیح کارفرما در فسخ پیمان به او وارد شده تادیه شود. در ذیل، آثار که از خاتمه دادن پیمان ناشی می شود، در ۵ قسمت مورد بررسی قرار می گیرد:
همچنان که در اثر فسخ پیمان باستناد ماده ۴۶ ش.ع.پ، خلع ید از پیمانکار صورت می گیرد در مورد خاتمه دادن به پیمان مطابق ماده ۴۸ ش.ع.پ نیز خلع ید انجام می شود اما ترتیباتی که در این خصوص صورت می گیرد با ترتیبات فسخ و خلع ید باستناد ماده ۴۶ متفاوت است.در ذیل، اقداماتی که کارفرما در خلع ید از پیمانکار باستناد ماده ۴۸ ش.ع.پ انجام می دهد توضیح داده می شود:
مطابق بند «الف» ماده ۴۸ ش.ع.پ، کارفرما آن قسمت از کارها را که ناتمام است طبق مقررات مندرج در ماده ۴۱ ش.ع.پ تحویل قطعی می گیرد.
مطابق ماده ۴۱، کارفرما بنا به تقاضای پیمانکار و تائید مهندس مشاور اعضای هیات تحویل قطعی[۸۰] و تاریخ تشکیل هیات را همان گونه که در ماده ۳۹ ش.ع.پ برای تحویل موقت پیش بینی شده معین و به پیمانکار ابلاغ می کند. هیات تحویل قطعی که در زمان خاتمه پیمان تشکیل شده، پس از بازدید کارهای ناتمام، هر گاه عیب نقصی که ناشی از کار پیمانکار باشد مشاهده ننماید کارهای ناتمام پیمان را تحویل قطعی می گردد و بی درنگ صورت مجلس آنرا تنظیم و برای کارفرما ارسال و نسخه ای از آن را تا ابلاغ از سوی کارفرما، به پیمانکار می دهد و سپس کارفرما تصویب تحویل قطعی کارهای ناتمام را به پیمانکار ابلاغ می نماید. اگر معایبی در مورد کارهای ناتمام مشاهده شود پیمانکار مکلف است به هزینه خود، در مدت مناسبی که با توافق کارفرما تعیین می شود رفع عیب نماید و سپس تحویل قطعی دهد و اگر در مهلت مقرر، رفع نقص ننماید کارفرما می تواند خودش کارهای معیوب را اصلاح و هزینه ها مربوط را به اضافه ۱۵ درصد از مطالبات پیمانکار کسر کند.
مطابق «بند الف» ماده ۴۸ ش.ع.پ، کارفرما آن قسمت از کارها را که پایان یافته است طبق مقررات مندرج در ماده ۳۹ ش.ع.پ تحویل موقت می گیرد یعنی پس از ابلاغ خاتمه پیمان از سوی کارفرما، پیمانکار از مهندس مشاور، تقاضای تحویل موقت کارهای پایان یافته را کرده و نماینده خود را برای عضویت در هیات تحویل موقت معرفی می کند مهندس مشاور نیز ضمن تعیین آمادگی کارهای پایان یافته برای تحویل موقت، تقاضای تشکیل هیات تحویل موقت را از کارفرما می نماید. کارفرما به گونه ای ترتیب کار را فراهم می کند که هیات تحویل حداکثر در مدت ۳۰ روز از تاریخ آمادگی کارهای پایان یافته، در محل کار خود حاضر و برای تحویل موقت اقدام کند. هیات تحویل موقت مطابق تشریفات مقرر در ماده ۳۹ ش.ع.پ کارهای پایان یافته را تحویل موقت می گیرد و کلیه شرایط و ضوابط موجود در ماده فوق الذکر باید رعایت شود.
با توجه به عدم اتمام کارهای موضوع پیمان، نقشه ها و کاتالوگ ها و قرارداد با پیمانکاران جزء و سایر مدارک اجرای کاری که بعداً در اجرای کارها مورد نیاز خواهد بود، مطابق بند «الف» ماده ۴۸ ش.ع.پ تا حدی که مورد لزوم و درخواست کارفرما می باشد باید از طرف پیمانکار به وی تحویل داده شود.
مطابق بند «ج» ماده ۴۸ ش.ع.پ در مورد مصالح و تجهیزات موجود و سفارش شده به شرح زیر اقدام می شود:
مطابق بند (ه) ماده ۴۸ ش.ع.پ «کارفرما تاسیسات و ساختمانهای موقتی را که در کارگاه احداث شده است در اختیار می گیرد. بهای این تأسیسات و ساختمانها با در نظر گرفتن پرداخت هایی که قبلاً به پیمانکار شده است، با توافق دو طرف تعیین می شود و به حساب طلب پیمانکار منظور می گردد و بابت آنها وجهی به عنوان برچیده کارگاه پرداخت نمی شود. اگر تأسیسات و ساختمان های مذکور پیش گفته در خارج از محل های تحویلی کارفرما ایجاد شده باشد، کارفرما بهای اجاره آنها را که با توافق دو طرف تعیین می شود برای مدتی که به منظور تکمیل کار در اختیار خواهد داشت به پیمانکار پرداخت می کند.»
مطابق بند «ز» ماده ۴۸ ش.ع.پ در مورد تضمینهای پیمانکار، به ترتیب زیر، عمل می شود:
«۱) تضمین انجام تعهدات پیمان، طبق روش تعیین در تبصره ض ماده ۳۴ آزاد می شود با این تفاوت که آخرین صورت وضعیت موقت موضوع تبصره پیش گفته، حداکثر تا یک ماه پس از تحویل کار، اعم از قسمت تحویل موقت شده و تحویل قطعی شده، با احتساب مصالح پای کار تهیه می شود.»
در حالت عادی یعنی پس از اتمام موضوع پیمان، کارفرما حداکثر تا یک ماه پس از تحویل موقت بدون منظور داشتن مصالح و تجهیزات پای کار، آخرین صورت وضعیت موقت را طبق ماده ۳۷ شرایط عمومی پیمان تنظیم می کند هر گاه براساس اینصورت وضعیت، پیمانکار، بدهکار نباشد یا جمع بدهی او را نصف کسور تضمین حسن انجام کار کمتر باشد ضمانت نامه انجام تعهدات بی درنگ آزاد می شود ولی هر گاه میزان بدهی پیمانکار از نصف حسن انجام کار بیشتر باشد ضمانت نامه انجام تعهدات، برحسب مورد طبق شرایط تعیین شده در ماده ۴۰ تا ۵۲ آزاد می شود پس چنانچه ملاحظه می گردد آزاد کردن تضمین انجام تعهدات دو تفاوت با آزاد کردن آن در حالت عادی دارد:
۱- در حالت اتمام موضوع پیمان، صورت وضعیت موقت، حداکثر تا یک ماه پس از تحویل موقت تنظیم می شود اما در حالت خاتمه پیمان، حداکثر تا یک ماه پس از تحویل کارهای انجام شده اعم از قسمت تحویل موقت شده و تحویل قطعی شده تنظیم می شود.
۲- در حالت عادی یعنی پس از اتمام موضوع پیمان آخرین صورت وضعیت موقت بدون منظور داشتن مصالح پای کار تنظیم می شود لکن در خاتمه دادن پیمان، آخرین صورت وضعیت موقت با احتساب مصالح پای کار تهیه می شود.
«۲) تضمین حسن انجام کار قسمت تحویل موقت شده و قسمت تحویل قطعی شده هر یک جداگانه طبق ماده ۳۵ آزاد می شود.»
ماده ۳۵ ش.ع.پ در این خصوص مقرر می دارد: نصف این مبلغ پس از تصویب صورت وضعیت قطعی ماده ۴۰ و نصف دیگر آن پس از تحویل قطعی با رعایت مواد ۴۲ و ۵۲ مسترد می گردد. بنابراین پس از خاتمه پیمان، صورت وضعیت قطعی کارهای پایان یافته که تحویل موقت شده حداکثر تا یک ماه از تاریخ کارهای انجام شده، با احتساب مصالح پای کار توسط پیمانکار تهیه و برای رسیدگی به مهندس مشاور تسلیم می شود. مهندس مشاور صورت وضعیت را رسیدگی کرده و ظرف مدت ۳ ماه برای تصویب کارفرما ارسال می نماید. هر گاه با توجه به صورت وضعیت قطعی تصویب شده و سایر حسابهای پیمانکار، پیمانکار بدهکار نباشد، نصف تضمین حسن انجام کار آزاد می شود.
در مورد کارهای ناتمام در مرحله خاتمه پیمان، پیمانکار برای آن نوع کارها باید صورت وضعیت قطعی را حداکثر تا یک ماه از تاریخ تحویل کارهای ناتمام با احتساب مصالح و تجهیزات پای کار تهیه و به وسیله مهندس مشاور به تصویب کارفرما برساند. پس از تصویب صورت وضعیت قطعی از سوی کارفرما، پیمانکار منتظر می ماند تا ظرف ۳ ماه از تاریخ تصویب صورت وضعیت قطعی، کارفرما صورت حساب نهایی پیمان را تهیه کند واگر براساس صورت حساب نهائی، پیمانکار، بستانکار شد طلب او حداکثر در مدت یک ماه از تاریخ امضای صورت حساب نهایی یا اعلام کارفرما پرداخت گردد در این صورت کلیه تضمین های پیمانکار از هر نوع که باشد آزاد می شود به استثنای نصف تضمین حسن انجام کار تا تحویل قطعی باید نزد کارفرما باقی بماند بعد از این مرحله نیز پیمانکار باید منتظر اتمام دوره تضمین باشد. دوره تضمین نیز دره ای است که از تاریخ تحویل موقت تا تاریخی که تعیین شده کار باید عاری از عیب و نقص بوده و به نحو احسن انجام یافته باشد. در پایان دوره تضمین است که تحویل قطعی صورت می گیرد و کارها مجدداً بازدید می شود اگر عیب و نقصی که ناشی از پیمانکار باشد مشاهده نشود هیات تحویل کارهای ناتمام را تحویل قطعی می گیرد و کارفرما نیز تصویب قطعی کارهای ناتمام را به پیمانکار ابلاغ می کند.
اگر در دوره تضمین، معایب و نقایصی در کارهای ناتمام مشاهده شود که ناشی از کار پیمانکار باشد پیمانکار مکلف به رفع معایب و نقایص به هزینه خود می باشد اگر تعهد خود را انجام ندهد یا مسامحه کند کارفرما حق دارد معایب و نقایص را برطرف کرده و هزینه آن را به اضافه ۱۵ درصد از محل تضمین پیمانکار یا هر نوع مطالبات و سپرده ای که پیمانکار نزد او دارد برداشت کند و اگر معایب و نقایصی در کارهای ناتمام مشاهده نشود نصف باقیمانده تضمین حسن انجام کار پیمانکار باید آزاد و به وی مسترد گردد.
مطابق بند «د» ماده ۴۸ ش.ع.پ، «در صورتی که پیمانکار به منظور اجرای موضوع پیمان، در مقابل اشخاص ثالث تعهداتی کرده است و در اثر خاتمه دادن به پیمان ملزم به پرداخت هزینه و خسارتهایی به آن اشخاص گردد، این هزینه ها و خسارتها، پس از رسیدگی و تایید کارفرما، به حساب بستانکاری پیمانکار منظور می شود.»
همچنین مطابق شق ۳ بند «ج» ماده ۴۸ «پیمانکار باید بی درنگ پس از دریافت ابلاغ خاتمه پیمان، تمام قراردادهای خود با پیمانکاران جز و اشخاص ثالث را خاتمه دهد…»
در این جا منظور از خاتمه دادن، فسخ قراردادهایی است که در رابطه با اجرای موضوع پیمان، پیمانکار با اشخاص ثالث منعقد نموده است.
آیا خاتمه پیمان می تواند بر قراردادهای بین پیمانکار و اشخاص ثالث تأثیرگذار باشد و موجب فسخ آن قراردادها شود اصولاً آن قراردادها در صورتی که حق فسخی برای پیمانکار منظور نشده باشد لازم الاتباع است و بهتر است پیمانکار در هنگام انعقاد چنین قراردادهایی، شرط کند در صورت فسخ پیمان از ناحیه کارفرما پیمانکار نیز حق فسخ آن قرارداد را خواهد داشت. اگر چه مطابق ماده ۲۴ ش.ع.پ، در قرارداد پیمانکار با پیمانکاران جزء باید قید شود که در صورت بروز اختلاف بین آنها، کارفرما حق دارد در صورتی که مقتضی بداند به مورد اختلاف رسیدگی کند لکن واگذاری این حق داوری برای کارفرما نمی تواند برای پیمانکار حق فسخ در قرارداد او با دیگران ایجاد کند.
بند ششم: اثر فسخ نسبت به شخص ثالث
آثاری که از فسخ قرارداد پیمانکاری ناشی می شود، صرفاً متوجه طرفین قرارداد نبوده و ممکن است بر حقوق اشخاص ثالث نیز تاثیر گذارد ذیلاً آثار فسخ پیمان بر حقوق اشخاص ثالث در سه قسمت مورد بررسی قرار می گیرد:
الف: فسخ و حقوق ضامن
ضمانت نامه بانکی عبارت از تعهد مستقل بانک ضامن از پیمانکار می باشد تا در صورت قصور و تخلف وی، مبالغ مندرج در آن به کارفرما پرداخت شود. بانک ها معمولاً در هنگام صدور ضمانت نامه بررسی کامل و جامعی به عمل می آورند. شناسائی مضمون له و مضمون عنه در صدور ضمانت نامه مهم و اساسی می باشد چرا که بانک ها تبرعاً اقدام به صدور ضمانت نامه بانکی نمی نمایند بلکه این عمل در راستای فعالیت های بانکی و به قصد سودجوئی انجام می گیرد و تنها در مقابل اخذ وثائق معتبر و قابل قبول است که چنین اقدامی صورت می گیرد و حال اگر پیمان به وسیله کارفرما فسخ شود نتیجتاً منجر به ضبط ضمانت نامه بانکی خواهد شد و بانک ضامن، مکلف است مبلغ مقرر در ضمانت نامه را به کارفرما بپردازد و پس از پرداخت، حق دارد اقدام به وصول مبلغ پرداختی بنماید. اگر پیمانکار حاضر به پرداخت مبلغ پرداختی بانک به کارفرما نشود بانک از محل وثائقی که از وی دریافت نموده طلب خود را وصول خواهد کرد و ناگزیر طبق مقررات پیش بینی شده در ضمانت نامه و با بهره گرفتن از تضمیناتی که اخذ کرده به تملک یا فروش وثیقه پیمانکار اقدام خواهد نمود.
ب: فسخ و حقوق پیمانکاران جزء
مطابق ماده ۱۱ ش.ع.پ، «پیمانکار جزء شخص حقیقی یا حقوقی است که تخصص در انجام کارهای اجرائی را دارد و پیمانکار برای اجرای بخشی از عملیات موضوع پیمان، با او قرارداد می بندد.»
چون موضوع پیمان عموماً وسیع و بزرگ است و پیمانکار غالباً به تنهائی نمی تواند تمام بخش هایی آن را انجام دهد، ممکن است انجام بخشی از کارها را به پیمانکاران جزء واگذار کند و قراردادهائی با آنها داشته باشد. اصولاً باید پیمانکار جزء تخصص انجام آن بخش از کار را که به او واگذار می شود داشته باشد و هر کس را نمی توان به عنوان پیمانکار جزء پذیرفت و حتی در بعضی اسناد و مدارک پیمان، لزوم تائید صلاحیت پیمانکاران جزء، توسط کارفرما با پیمانکاران اصلی شرط می شود.
همچنین پیمانکار اصلی با پیمانکاران جزء باید قرارداد ببندد و این قرارداد ربطی به کارفرما ندارد، در ماده ۲۴ ش.ع.پ، شرایط واگذاری قسمتی از عملیات موضوع پیمان به پیمانکاران جزء ذکر شده است. پیمانکار جزء تحت نظر پیمانکار اصلی و به حساب وی اقدام می کند حال اگر در اثر فسخ قرارداد یا خاتمه دادن آن، پیمانکاران جزء مطالباتی از پیمانکار داشته باشد مهندس مشاور و کارفرما به موضوع رسیدگی کرده و اگر پس از رسیدگی و تهیه صورت حساب نهائی، پیمانکار مطالباتی داشته باشد کارفرما طلب پیمانکار جزء را از محل مطالبات پیمانکار می پردازد، مشروط بر این که پیمانکار جزء تعهدات خود را براساس قرارداد تنظیمی کاملاً انجام داده و کار او مورد تایید و قبول مهندس مشاور باشد. کارفرما با تقاضای پیمانکار جزء به کار او در حضور نماینده پیمانکار می تواند رسیدگی کند اگر در رسیدگی معلوم شود پیمانکار جزء طلبکار است و پیمانکار از پرداخت طلب وی خودداری کند کارفرما حق دارد طلب پیمانکار جزء را برای کارهایی که صورت وضعیت آن به پیمانکار پرداخت شده است از محل مطالبات پیمانکار بپردازد در صورتی که با اخطار کارفرما، پیمانکار یا نماینده او برای رسیدگی حاضر نشوند کارفرما رسیدگی و عمل می کند.
ج: فسخ و حقوق پیمانکاران دست دوم
در شرایطی ممکن است به علت ایجاد وضعیت خاص در تشکیلات پیمانکار که خارج از اختیار او پدید آید، ادامه کار برایش مقدور نگردد که در این صورت باستناد بند ۲-۲ «دستورالعمل نحوه تکمیل و تنظیم موافقت نامه، شرایط عمومی و شرایط خصوصی پیمانها و مقررات مربوط به آنها» دستگاه اجرائی می تواند برای ادامه پیمان، براساس پیشنهاد پیمانکار و رعایت مراتبی، با جایگزینی پیمانکار دیگری به جای پیمانکار موافقت نماید که به این پیمانکاران، پیمانکار دست دوم می گویند و کلیه حقوق ناشی از پیمان به آنها واگذار می شود. در این صورت به دلیل تنفیذ انتقال توسط کارفرما، کلیه اقدامات فسخ در صورتی که پیمان مشمول فسخ شود به طرفیت پیمانکار دست دوم انجام می شود. اگر فسخ پیمان به دلیل واگذاری پیمان توسط پیمانکار صورت پذیرد از آنجا که مطابق ماده ۲۴ ش.ع.پ بدین شرح «پیمانکار حق واگذاری پیمان به دیگران را ندارد» از آن منع شده است، در این صورت کارفرما هیچ گونه ارتباطی با پیمانکار دست دوم نداشته و کلیه اقدامات مربوط به فسخ را به طرفیت پیمانکار اصلی انجام خواهد داد.
مبحث دوم: خسارات عدم اجرای تعهد یا تأخیر
گفتاراول: مفهوم انواع خسارت
ابتدا به ذکرتعریف خسارت و سپس به تشریح شرائط خسارت ناشی از عدم انجام تعهد در حقوق ایران می پردازیم:
کلمه خسارت در عرف به سه معنای، خسارت زدن ، خسارت دیدن و خسارت پرداختن مورد استعمال واقع شده است. آنچه از مطالب فوق فهمیده می شود مبین این است که در عرف قضایی و در متون قوانین ایران در کاربرد کلمه (خسارت) به جای (ضرر و زیان) نوعی تسامح وجود دارد.[۸۱]
عده ای از حقوقدانان خسارت به معنی ضرر وارده و به دو گروه تقسیم کرده اند خسارت مادی و خسارت معنوی تقسیم کرده اند.[۸۲]
در لغت خسارت را به معنی: ضد ربح، ضررکردن، زیانمندی، ضرروزیان آورده اند.
در اصطلاح این کلمه به دو مفهوم بکاررفته:
خسارت بمعنای زیان وارد شده.
خسارت بمعنای جبران ضرروارده.
علاوه بر خواص (حقوقدانان) که واژه خسارت را به معنای اصطلاحی آن مورد استفاده قرارداده اند، در عرف نیز این کلمه به دو معنای خسارت زدن و خسارت پرداختن مورد استعمال واقع شده است.
در قانون مدنی ما نیز قانونگزار هنگامی که خسارت ناشی از عدم ایفاء تعهد یا جبران خسارت سخن می گوید کلمه رابه معنای اول بکار برده است و زمانی که از تائیدیه خسارت بحث می کند معنی دوم را اراده کرده است (رجوع شود به مواد ۲۲۷، ۲۲۱ و ۲۲۹) «برای صدق مفهوم خسارت باید تجاوز به مال غیر (مستقیماً و غیر مستقیم) صورت گرفته باشد (ر.ک:تجاور) در اینصورت قصد تخلف از یکی از مقررات جاری کشور شرط تحقق خسارت است.
آزمون رگرسیون که به منظور بررسی و تایید مدل و یافته های ناشی از فرضیه انجام شد نشان می دهد تمام مؤلفه های سلامت بر پرخاشگری تاثیر داشته و با افزایش سلامت معنوی میزان پرخاشگری کاهش می یابد که تاثیر پذیری آن در سطح خطای ۱% تایید گردیدکه ۵۵% تغییر در متغیر وابسته یعنی پرخاشگری نوجوانان توسط سلامت اجتماعی و مولفه های آن تبیین و پیش بینی گردیده است.در این میان بیشترین تاثیر را بر کاهش پرخاشگری معنویت دینی دارد . که نتایج تحقیق دارای نواوری بوده و در سایر تحقیقات بدان به این صورت پرداخته نشده است امام می توان گفت در تحقیق جمعه نیا(۱۳۸۷) که به بررسی سلامت اجتماعی و سبک هویت یابی نوجوانان پرداخته شده است رابطه معنی دار مشاهده شده است.همچنین نتایج تحقیق جویباری و ثنا گو (۱۳۸۴) نشان می دهد بین سلامت خانواده ها و سلامت اجتماعی نوجوانان رابطه وجود دارد آموزش شیوه مقابله با پرخاشگری و خشونت می تواند راهگشا باشد.
۵-۳-پیشنهادات پژوهش:
۱- به منظور جلوگیری و کاهش پرخاشگری نوجوانان و جوانان، والدین می توانند اقدام های مناسبی را انجام دهند. تقویت رفتارهای اجتماعی فرزندان مانند: همکاری کردن، مشارکت کردن، ابراز هم دردی و هم دلی، گوشزد کردن عواقب احتمالی رفتار پرخاشگرانه، تنبیه ملایم فرد پرخاشگر، تنبیه الگوهای پرخاشگری، دور کردن فرد پرخاشگر از مکان پرخاشگری، تقویت رفتارهای مغایر با پرخاشگری، ارائه مجموعه ای از استدلال ها در مورد خطرات و عواقب پرخاشگری با شخص پرخاشگر یا قربانیان پرخاشگری .
۲-به مدیران مدارس و مسئولان بهداشت پیشنهاد می گردد به منظور بهبود و ارتقاء سلامت اجتماعی با محوریت معنویت نیز کارگاهها و جلساتی را در سطح جوانان و نوجوانان و خانواد هها برگذار نمایند.
۳-به منظور کاهش پرخاشگری برگذاری کارگاه ها و جلساتی با موضوع کاهش خشم و پرخاشگری و کنترل بر رفتار با تاکید بر اموزه های رفتاری برگذار گردد.
۴- فراهم ساختن شرایط تفریح سالم، استراحت کافی و به موقع، ورزش مناسب برای نوجوانان و جوانان
( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
۵-فراهم نمودن شرایط تبلیغ و ترویج معنویت و دین در نوجوانان و جوانان
۶-آشنا کردن بیشتر نوجوانان با قرآن و تعالیم اسلامی
۷- ارائه خدمات مشاوره ای به دانش آموزان که دارای سلامت اجتماعی پایین می باشند. باتوجه به اینکه میزان سلامت اجتماعی دانش آموزان متفاوت می باشد نیاز است متناسب با میزان سلامت اجتماعی، مشاوران مدارس به ارائه خدمات مشاوره ای بپردازند. ضمنا می توان از طریق مشاوره فردی و گروهی به ارائه خدمات مشاوره ای به افراد اقدام نمود. افرادی که درسطح سلامت اجتماعی پایین تری قرار دارند نیاز به تعداد جلسات بیشتری دارند.
۸- امروزه انفجار اطلاعات و ارتباطات تعاریف جدیدی از زندگی ارائه کرده است که جامعه امروز را با جامعه دیروز در ابعاد اجتماعی و رفتاری بسیار متفاوت کرده است که لزوم آموزش مهارت های زندگی را صد چندان کرده است. بنابراین مشاوران ومعلمان با آموزش مهارتهای زندگی به دانش آموزان می تواند در جهت بهبود و ارتقاء سلامت اجتماعی آنان گام بردارد.
۵-۴- محدودیت های تحقیق
۵-۵-پیشنهادهای پژوهشی
منابع و مأخذ
سابقه کار
تعداد
درصد
درصد تجمعی
۱ تا ۱۰ سال
۵۲
۳/۷۰
۳/۷۰
۱۱ تا ۲۰ سال
۱۷
۰/۲۳
۲/۹۳
۲۱ تا ۳۰ سال
۵
۸/۶
۱۰۰
جدول ۴-۳- ﺗﻮزیع ﺳﺎﺑﻘﻪ ﮐﺎر ﭘﺎﺳﺦ دﻫﻨﺪﮔﺎن ﻧﻤﻮﻧﻪ آﻣﺎر
ﻧﻤﻮدار ۴-۳- ﺗﻮزیع ﺳﺎﺑﻘﻪ ﮐﺎر ﭘﺎﺳﺦ دﻫﻨﺪﮔﺎن ﻧﻤﻮﻧﻪ آﻣﺎری
۴-۳-تجزیه و تحلیل پرسشنامه شماره چهار( swot)
۴-۳-۱-نقاط قوت ( s )
۱- فراوانی و ارزانی نیروی کار
۲- وجود رابطه عمیق استاد و شاگردی و بعضاً رابطه عمیق فامیلی در کارگاه های تولید صنایع دستی که امر آموزش و کسب مهارت در تولید صنایع دستی را برای نسل بعد بسیار آسان می کند.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۳- فراوانی محیطی و ارزانی مواد اولیه به کار رفته در صنایع دستی ماسوله
۴- نیاز نداشتن به سرمایه گذاری های کلان در امر آموزش به جهت فراگیری این صنایع در میان آموزش گیران این صنعت
۵-انحصاری بودن صنایع دستی ماسوله
۶-توان تولید انبوه صنایع دستی در ماسوله
۷- وجود سال های متمادی تجربه و دانش بومی انحصاری در امر تولید صنایع دستی در روستای ماسوله
۸- قیمت تمام شده بسیار پایین و رقابت پذیری مطلوب صنایع دستی تولیدی در ماسوله
۹- عدم نیاز به سرمایه گذاری گسترده وفن آوری بالا و سرمایه بر برای تولید صنایع دستی
۱۰-موقعیت جغرافیای ویژه و قرار گرفتن ماسوله در مرز میان سه استان و طبیعت بکر و چشم اندازهای منحصر به فرد و معماری و بافت تاریخی ماسوله باعث شده است که ماسوله به عنوان یکی از نقاط استراتژیک گردشگری و مقصد اصلی گردشگران در خطه شمال همواره مطرح باشد.
۱۱- ارزش افزوده بسیار بالا برای صنایع دستی تولیدی در ماسوله.
۱۲-نزدیک بودن سلائق گردشگر داخلی با محصولات صنایع دستی تولیدی در ماسوله مانند استقبال گسترده هموطنان از عروسک های دست دوز ماسوله
۱۳-استقبال ویژه گردشگران از صنایع دستی ماسوله و خرید آن به عنوان یک نماد و یادگاری از سفر به ماسوله
۴-۳-۲-نقاط ضعف ( w )
۱- نبود و کمبود مواد اولیه در برخی از رشته ها.همچون گرانی و کمبود زغال سنگ برای آهنگران سنتی و کمبود چرم مرغوب ودباغی شده در ماسوله برای رشته چموش دوزی
۲- رقابت شدید صنایع ماشینی با صنایع دستی به نحوی که برخی از صنایع دستی توان رقابت با هجوم گسترده صنایع تولیدی ماشینی را ندارند.
۳- عدم توجه تولیدکنندگان به نوآوری در صنایع دستی تولیدی.
۴- فراموشی برخی از رشته های صنایع دستی موجود در ماسوله به علت عدم آموزش و یادگیری و فوت اساتید این رشته ها در طول سالیان متمادی
۵- عدم علاقه به یادگیری این هنر و صنعت توسط جوانان بومی ماسوله و گرایش آنان به مهاجرت به شهر و ورود به مشاغل شهری که کمبود نیروی انسانی مولد مورد نیاز را در سال های آتی به همراه می آورد
<< 1 ... 424 425 426 ...427 ...428 429 430 ...431 ...432 433 434 ... 477 >>