مرحله ۴) تجزیه و تحلیل منابع. استراتژی کنونی و هدف های سازمان چارچوبی را به دست می‌دهند که می توان بدان وسیله منابع سازمان را تجزیه و تحلیل کرد. این تجزیه و تحلیل برای شناسایی نقاط قوت و ضعف شرکت های رقیب و نیز شناخت نقاط قوت و ضعف سازمان، از نظر رقابت با دیگران، اهمیت زیادی دارد.

مرحله۵) شناسایی فرصت های استراتژیک و تهدیدات. مرحله ۵ شامل مراحل ۳،۲ و ۴ می شود، یعنی شناسایی استراتژی، تجزیه و تحلیل محیط و تجزیه و تحلیل منابع سازمان. در این مرحله فرصت ها و امکاناتی که برای سازمان وجود دارد و تهدیداتی که سازمان با آن روبرو می شود، مشخص می‌گردند.

مرحله ۶) تعیین میزان تغییرات استراتژیک. پس از تحلیل منابع و محیط، می توان نتیجه یا پیامد ادامه استراتژی کنونی را پیش‌بینی کرد. در آن صورت، مدیران می‌توانند مشخص کنند که آیا استراتژی و شیوه ی اجرای آن را تغییر دهند یا خیر؟

مرحله۷) تصمیم گیری استراتژیک: اگر به نظر برسد که تغییر در استراتژی، موجب کم شدن فاصله عملکردی خواهد شد، گام بعدی شناسایی، ارزیابی و انتخاب راه های استراتژیک متفاوت است.

مرحله۸)داجرای استراتژیک. پس از تعیین استراتژی باید آن را اجرا کرد، یا به صورت بخشی از فعالیت های روزانه سازمان درآورد.

مرحله۹) اندازه و کنترل: مدیران به هنگام اجرای اقدامات باید هر چند مدت یک بار، یا در مراحل حساس اجرای کار، میزان پیشرفت را بررسی کنند( استونر، ۱۳۷۵، ص ۴۱۳-۴۰۴).

۲-۶-۷- مدل برنامه ریزی استراتژیک برایسون[۳۷]

نمودار ۲-۸- مدل برنامه ریزی استراتژیک برایسون

برایسون در کتاب خود تحت عنوان « برنامه ریزی استراتژیک» برای سازمان های دولتی و غیر انتفاعی، مدل برنامه ریزی استراتژیک خود را در ۸ مرحله به شرح زیر تدوین نموده است. این مدل نتیجه بررسی خصوصیات مدل های قبلی و رفع نقاط ضعف آن ها برای کاربرد در سازمان های عمومی و غیر انتفاعی می‌باشد.

مرحله ۱) آغاز فراگرد برنامه ریزی استراتژیک و توافق بر سر آن. هدف مرحله نخست عبارت است از گفتگو با تصمیم گیرندگان کلیدی داخلی و رهبران فکری، به منظور نیل به توافق ‌در مورد کلیت تلاش ناظر بر برنامه ریزی استراتژیک و مراحل اصلی آن است.

مرحله ۲) روشن ساختن دستورهای سازمانی. دستورهای رسمی و غیر رسمی که بر عهده سازمان گذارده می شود باید هایی هستند که سازمان با آن ها روبرو است. در حقیقت این نکته که سازمان های محودی دقیقاٌ می دانند که موظف و مکلفند که جه کارهایی را انجام دهند و چه کارهایی را انجام ندهند، جای تعجب دارد.

مرحله ۳) روشن ساختن رسالت و ارزش های سازمان. رسالت هر سازمان همراه با تکلیف های آن، دلیل وجودی[۳۸] و توجیه اجتماعی ناظر بر حیات آن را مشخص می‌سازد. نگریستن به سازمان ها، از این دیدگاه را باید به عنوان ابزاری جهت رسیدن به یک هدف تلقی کرد، و از این رو سازمان ها به خودی خود هدف شمرده نمی شوند.

مرحله ۴و۵) ارزیابی قوت ها، ضعف ها، موقعیت ها و تهدیدها. سازمان های دولتی و غیر انتفاعی برای نشان دادن عکس العمل کارساز در قبال تغییراتی که در محیط های آن ها رخ می‌دهد باید هر روز بیش از پیش محیط های داخلی و خارجی خود را مورد ارزیابی قرار دهند.

مرحله ۶) شناسایی مسائل استراتژیک سازمان. شناسایی مسائل استراتژیک در حکم قلب فراگرد برنامه ریزی استراتژیک است. یادآوری می شود که تعریف مسئله استراتژیک به عنوان انتخاب خط مشی و سیاستی بنیادی که بر دستورها، رسالت سرزمین، ارزش‌ها و سطح و ترکیب محصول و خدمات و ترکیب آن ها، مراجعان یا اسفاده کنندگان، هزینه، امور مالی سازمان یا مدیریت مؤثر واقع می شود،صورت پذیرفته است.

مرحله ۷) تدوین استراتژی هایی برای مدیریت مسائل. یک استراتژی را می توان به عنوان الگویی از هدف ها، خط مشی ها، برنامه ها، اقدام ها، تصمیم ها یا تخصیص منابع که مشخص می‌سازد سازمان مورد نظر چه نوع سازمانی است، چه کاری را . به چه دلیل انجام می‌دهد، محسوب نمود.

مرحله ۸) تبیین چشم انداز سازمانی مؤثر برای آینده. در مرحله پایانی فراگرد، سازمان از چهره ای که در صورت اجرای موفقیت آمیز استراتژی های پیش‌بینی شده و دستیابی به ظرفیت بالقوه کامل خود، پیدا خواهد کرد، تصویری توصیفی ترسیم می کند( برایسون، ۱۳۶۹، ص ۶۵-۵۱).

۲-۶-۸- مدل برنامه ریزی استراتژیک دانکن[۳۹]

این مدلی که توسط دانکن و همکاران وی در سال ۱۹۹۵ ارائه شده است. از جامع ترین مدل های برنامه ریزی استراتژیک است که در قالب فرایند مدیریت استراتژیک ارائه شده است. اهم مراحل آن عبارتند از:

مرحله ۱) تجزیه و تحلیل محیط داخلی. تجزیه و تحلیل محیط داخلی سازمان به شناسایی ظرفیت و پتانسیل داخلی سازمان یعنی آنچه را که سازمان می‌تواند انجام دهد، منجر می‌گردد.

مرحله ۲) تجزیه و تحلیل محیط خارجی. فعالیت در محیط در حال تغییر امروزی، مستلزم آگاهی از روش های بررسی اطلاعات مجیط خارجی است که سازمان را تحت تاثیر قرار می‌دهد. این فرایند، یعنی ارزیابی و تجزیه و تحلیل محیط خارجی، مدیران را قادر می‌سازد بر اساس اطلاعات جمع‌ آوری و طبقه بندی شده به شناسایی موضوعات مهمی که سازمان را تحت تاثیر قرار می‌دهد، اقدام نمایند.

مرحله۳) تعییین مأموریت‌، چشم انداز، ارزش ها و اهداف.مأموریت‌ سازمانی، عبارت کلی است که باعث شناسایی یک سازمان از نمونه های مشابه می شود و در حقیقت پاسخ این سوال است که ما کی هستیم وچه کاری را انجام می‌دهیم؟ چشم انداز، مطلوب ترین تصویری است که مدیران انتظار دارند به آن برسند. ارزش ها بیانگر بعد فلسفی سازمان است و جهت گیری سازمان را در خصوص موضوعات مختلف نشان می‌دهد. اهداف به طور اختصاصی جهت حرکت اصلی سازمان را نشان داده و مأموریت‌ را تبدیل به فعالیت می نمایند.

مرحله ۴) تنظیم استراتژی. تنظیم استراتژی یعنی تصمیم گیری بر اساس اطلاعات موجود. با تعیین مأموریت‌، عبارت چشم انداز سازمان، ارزش ها و اهداف، بخشی از تنظیم استراتژی که همان استراتژی جهت دهی است، صورت پذیرفته است. در این مرحله نسبت به تعیین استراتژی های انطباقی، استراتژی های ورود به بازار و استراتژی های موضع یابی اقدام می‌گردد. حاصل این فرایند تدوین استراتژ یهای منابع انسانی، استراتژی های مالی، استراتژی های بازاریابی و نظام اطلاعاتی خواهد بود.

مرحله ۵) کنترل. بالاخره آخرین مرحله در فرایند برنامه ریزی، کنترل استراتژیک است. این مرحله شامل، تعیین استانداردها یا اهداف ، سنجش عملکردها، مقایسه عملکردها با استانداردها و اقدام اصلاحی در صورت نیاز است. این مرحله کل مراحل برنامه ریزی را تحت تاثیر قرار می‌دهد(دانکن،۱۹۹۵، ۵۸-۵۳).

نمودار۲-۹- مدل برنامه ریزی استراتژیک دانکن

۲-۶-۹- مدل برنامه ریزی استراتژیک دیوید


موضوعات: بدون موضوع
   پنجشنبه 24 آذر 1401نظر دهید »

      1. ودپالوبیشونی ‌از دانشگاه هیرازهندوستان ‌در سال‌ ۲۰۰۹ به بررسی بهره وری بانک‌های هندوستان پرداختند. اکثریت بانک‌های خصوص بین سال‌های ۱۹۹۳-۱۹۹۵ واردصنعت بانکداری این کشورشدند،‌بنابرین‏ ازسال ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۵ رابرای تحلیل درنظرگرفتند. ازاطلاعات ۶۳ بانک تجاری در این تحقیق استفاده شده،که این داده هاازگزارشات سالانه استخراج گردیده اند. نرم افزارمورداستفادهDEAPمیباشد

    1. چامبرزوهمکاران (۲۰۰۶) به بررسی رشدبهره وری واثراندازه بانک درکارایی بانک‌های ترکیه دربازه زمانی (۲۰۰۴:۱-۲۰۰۴:۳) پرداخته‌اند. این تحقیق شامل ۳ بانک دولتی و ۱۵ بانک خصوصی درسه گروه اندازهای کوچک (کمتراز ۱۰۰ شعبه) ،متوسط (۱۰۰-۲۰۰) وبزرگ (بیشتراز ۲۰۰ شعبه) میباشدوبرای محاسبه کارایی،ازDEAدرماهیت خروجی وبافرض بازده به مقیاس ثابت ومتغیر،وازشاخص بهره وری مالمکوئیست،برای اندازه گیری رشدبهره وری کل عوامل تولیداستفاده شده است. ‌از شاخص‌های اندازه (تعدادشعب،تعدادکارمنددرهرشعبه،سهم ازداراییها،سهم ازوام) به عنوان ورودی وازنسبتهای مالی (نسبت بازده دارایی (ROA) ،نسبت بازده حقوق صاحبان سهام (ROE) ،نسبت سوددریافتی به دارایی،نسبت سوددریافتی به درآمدعملیاتی،نسبت درآمدغیرازسوددریافتی به دارایی) به عنوان خروجی استفاده شده است؛نتایج حاکی ازآن است که علت اصلی تفاوت کارایی بانک‌ها،کارایی فنی آن ها‌ است وتفاوت زیادی درکارایی اندازه آنهادیده نمیشود. نمودارکارایی واندازه بانک به شکلUمیباشدوبانکهای کوچک به علت سرمایه گذاری درداراییهای کم ریسک ودربانکهای بزرگ به علت مدیریت کارایی درآمدوهزینه،ازبانکهای متوسط کاراترمیباشد.

    1. کاترینالیرودی (۲۰۰۶) کارایی ورشدبهره وری بانک‌های ده عضوجدیداتحادیه اروپارادرسالهای (۱۹۹۶-۲۰۰۲) موردارزیابی قراردارند.آنهاتحلیل پوششی داده هاوشاخص بهره وری مالمکوئیست رابه کاربرده وجهت تعیین ورودی وخروجی،ازنگرش تولیدی استفاده نموده اند. در این تحقیق،ازمتغیرهای (هزینه پرسنلی،سایرهزینه های عملیاتی،دارای ثابت) به عنوان ورودی ومتغیرهای (سپرده،وام،سرمایه گذاریها) به عنوان خروجی استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی ازاین است که بهره وری بانک‌های ازکشورهای موردتحقیق در این دوره افزایش یافته است ورشدبهره وری بانک‌های کاراازسایرین کمتربوده است ودرنهایت رابطه آماری معناداری بین رشدبهره وری واندازه بانک‌ها،به استثناکشورلتونی وجودنداردواین رابطه درخصوص بانک‌های کشورلتونی مثبت ومعنی دارمیباشد

  1. ایلدریم و فیلیپاتوس (۲۰۰۲) کارایی هزینه ای و سود بانک های ۱۲ کشور اروپای مرکزی و شرقی را در سال های (۱۹۹۳-۲۰۰۰) مورد سنجش قرار دادند. جهت تخمین مرز کارا و میزان کارایی از دو روش DFA ، SFA استفاده نمودند و به منظور تعیین ورودی و خروجی با پیروی از روش برگر و هامفری ، از روش واسطه ای استفاده نمودند. آن ها متغیر ها (وجوه قرض گرفته شده ، تعداد کارمندان ، دارایی ثابت) را به عنوان ورودی و متغیر های (میزان وام ، سرمایه گذاری و سپرده نزد سایر بانک ها) را به عنوان خروجی تعیین نمودند. نتایج حاکی ازآن است که با بهره گرفتن از SFA متوسط کارایی هزینه ای ۷۶% و با بهره گرفتن از DEA متوسط کارایی هزینه ای ۷۲ % بوده و استفاده از روش های مختلف (DFA ، SFA)، رتبه بندی کارایی هزینه ای مشابهی را ایجاد می کند. ایلدریم و فیلیپاتوس (۲۰۰۲) ارتباط بین متغیر های بانکی با کارایی هزینه ای و سود را مورد بررسی قرار دادند . نتایج رگرسیون بین کارایی هزینه ای و کارایی سود (به عنوان متغیر وابسته) با متغیر های بانکی حاکی از آن است که :

    • بین سایز بانک (میزان کارایی) و کارایی هزینه ای ارتباط مستقیم وجود دارند ولیکن ارتباط خطی بین کارایی سود و سایز بانک وجود ندارد.

  • شاخص سود (بازده دارایی ROA)، شاخص سرمایه (نسبت حقوق صاحبان سهام به دارایی) . شاخص فعالیت های خارج ترازنامه ای (نسبت جمع اقلام خارج ترازنامه به دارایی) با کارایی هزینه ای و سود ارتباط مستقیم دارند.

با عنات به مطالب عنوان شده در پیشینه و مرور آن مشاهده می‌گردد که در تجقیقاتی که در داخل کشور صورت پذیرفته ،میزان کارایی بانک‌های مختلف در مقایسه با هم و با بهره گرفتن از تکنیک تحلیل پوششی داده ها محاسبه گردیده است .در برخی از آن ها تاثیر ریسک اعتباری ،عملیاتی و نقدینگی را بر کارایی نظام بانکی با بهره گرفتن از روش های پارامتریک(SFA) و با انتخاب ورودی و خروجی های مختلف به بررسی پرداخته شده است.همچنین با بهره گرفتن از مدل لجستیک نسبت به مدل پیش‌بینی ریسک اعتباری اقدام گردیده است.در تحقیقات انجام شده خارجی نسبت‌های مالی به ‌عنوان معیار عملکرد بانک قرارداده اند و کارایی بانک‌های چینی قبل و بعد از پیوستن به سازمان تجارت جهانی مورد بررسی واقع گردید.لذا با توجه به موارد مطروحه تحقیقی که به بررسی شعب بانک سپه بپردازد صورت نپذیرفته و این تحقیق با رویکرد سنجش کارایی شعب بانک سپه استان گیلان انجام شده و در این پژوهش با توجه به مطالعات نوراو همکاران۱۳۹۰ وکنت ماتئوس۲۰۱۳ از مدل DEA شبکه ای جهت بررسی عملکرد زیر بخش ها علاوه بر بهینه سازی خروجی نهایی و ورودی اولیه استفاده شده است .هزینه عملیات و دارایی های ثابت ورودی مرحله ۱ و خروجی این مرحله شامل هزینه کارمندان که با میزان سودپرداختی به ‌عنوان ورودی مستقل وارد مرحله ۲ می‌شوند که خروجی این مرحله مطالبات بوده و به ‌عنوان ورودی مرحله۳ با ورودی مستقل ریسک به مرحله بعدی وارد می‌شوند و ستاده شبکه شامل سود دریافتی ، کارمزد اخذ شده، سپرده و تسهیلات می‌باشند. نکته حائز اهمیت این است که با توجه به اینکه در مدل در پی افزایش خروجی شبکه سیستم هستیم لذا مطالبات معوق به عنوان یک شاخص ورودی محسوب می گرددشکل(۱-۱)

فصل سوم

روش اجرای تحقیق/موادوروشها

مقدمه

پایه هر علم روش شناخت آن است و اعتبار و ارزش هر علمی به روش شناختی مبتنی است که در آن علم به کار می رود.در این فصل به بررسی روش تحقیق مورد استفاده و همچنین به بررسی مدل ارائه شده جهت سنجش کارایی شعب بانک سپه پرداخته می شود.

در بخش اول این فصل به بررسی نوع روش تحقیق ، جامعه آماری ، شیوه ی جمع‌ آوری اطلاعات ، تجزیه و تحلیل داده ها و نرم افزار های مورد استفاده در این تحقیق پرداخته شده و مدل های تحلیل پوششی داده ها که در این تحقیق به کار گرفته است، شرح داده می شود.

۳-۱-روش تحقیق

۳-۱-۱-نوع روش تحقیق

با توجه به اهداف تعیین شده ، تحقیق حاضر یک تحقیق کاربردی و شناسایی نهاده ها و ستاده ها به طریق مصاحبه حضوری با متخصصین و مشاهده سوابق و مستندات موجود ‌در شعب بانک سپه استان گیلان،همچنین گردآوری اطلاعات از نوع می‌دانی و توصیفی انجام شده است.

۳-۱-۲-اهداف تحقیق

در این تحقیق هدف اصلی تعیین میزان کآرایی با وجود ریسک اعتباری در شعب بانک سپه استان گیلان می‌باشد و سپس

۱-بررسی اثرریسک اعتباری برکآرایی شعب

۲-شناسایی علل کارآمدی شعب کاراباوجودریسک

۳-شناسایی علل ناکارآمدی شعب ناکاراباوجودریسک

۴-ارائه پیشنهادات جهت مدیریت وکنترل ریسک دررابطه باتسهیلات اعطایی و راه های بهبودعملکردشعب

۳-۱-۳-جامعه آماری


موضوعات: بدون موضوع
   پنجشنبه 24 آذر 1401نظر دهید »

از اواخر دهه ۱۹۵۰ و اوایل دهه ۱۹۶۰ تحولات دیگری صورت گرفت که نتیجه آن گرایش به نظارت بر پیامدها و نتایج خروجی های دستگاه های اجرایی می‌باشد. حاصل این تحولات در نظام بودجه ای برخی کشورهای توسعه یافته، تجزیه و تحلیل های اقتصادی در سطح خرد و کلان در تعیین سیاست های مالی و بودجه ای و وضع تکنیک های جدید آماری و تصمیم گیری بود که به کمک آن ها هنگام تعیین برنامه ها، این امکان به وجود آمد که نتایج برنامه ها و پیامدهای آن مورد تجزیه و تحلیل کمی و کیفی قرار گیرند و بالاخره بودجه و برنامه ریزی آرام آرام به یکدیگر نزدیک شدند.

در این نظام خروجی و اقدامات دستگاه های اجرایی بر اساس برنامه ای استراتژیک و مبتنی بر سیاست های کلان کشور تعیین و میزان اثرات هر یک از خروجی ها بر روی پیامدهای آن اندازه گیری و مدیریت می شود. سپس خروجی ها در قالب شاخص های قابل اندازه گیری تعریف و حاصل آن در مقایسه با آنچه در بخش های دیگر دولت و یا بخش خصوصی ارائه می شود، مورد ارزیابی و مقایسه قرار می‌گیرد.

سند بودجه در این نظام عبارت از عنوان دستگاه اجرایی، برنامه ها، طرح ها، فعالیت‌های آن، قیمت تمام شده فعالیت‌ها، هدف کمی هر فعالیت و واحد آن است. در این نظام بودجه ریزی به جای طبقه بندی هزینه ها در فصول و مواد، برای هر یک از آن ها هدف کمی مشخص می شود. در اجرای بودجه نیز مدیریت فرآیندهای انجام کار با تهیه و تنظیم و اجرای یک نظام ‌پاسخ‌گویی‌ نوین به مدیران واحدهای ذیربط واگذار می شود و اجازه داده می شود مدیران برای تولید کالا و خدمات با استانداردهای از پیش تعیین شده ترکیب مناسبی از مواد هزینه را خود انتخاب نمایند. (‌نجارصراف،۱۳۸۶: ۱۹)

از الزامات این نظام وجود شاخص های شفاف عملکردی، نظام های ارزیابی عملکرد، نظام انگیزشی و ‌پاسخ‌گویی‌ و توسعه سیستم های اطلاعات مدیریتی می‌باشد.

وظیفه دستگاه های نظارتی در این نظام به جای ورود به فرآیندها و بررسی اقلام هزینه از حیث میزان اعتبارات هزینه شده در هر قلم هزینه ای، معطوف به اندازه گیری پیامدها و خروجی اقدامات دستگاه های مختلف می‌گردد.

تخصیص منابع در این نظام با توجه به میزان اجرای الزامات این نظام بودجه ریزی به سه دسته تقسیم بندی می‌گردد :

    1. بودجه نمایشی: در این بودجه شاخص ها و اطلاعات عملکرد در اسناد بودجه لحاظ می شود اما مبنای تصمیم گیری های بودجه ای را در تخصیص منابع تشکیل نمی دهد.

    1. بودجه غیر مستقیم: در این بودجه شاخص ها و اطلاعات عملکرد در کنار دیگر عوامل از قبیل سیاست های پولی و مالی، اولویت های اقتصادی و ملاحظات سیاسی مبنای تصمیمات بودجه ای را تشکیل می‌دهد.

  1. بودجه مستقیم: در این بودجه شاخص ها و اطلاعات عملکرد تنها عنصر تصمیمات بودجه ای را تشکیل می‌دهد و میزان اعتبارات مستقیماً تحت تأثیر واحد خروجی های تولید شده بر اساس فرمول خاصی قرار دارد.(‌نجارصراف،۱۳۸۶: ۲۰)

۲-۴) انواع بودجه ریزی:

۴-۲-۱) بودجه ریزی افزایشی

۲-۴-۱-۱) مفهوم و هدف:

بودجه خطی که به بودجه ریزی افزایشی یا کد موضوعی نیز معروف است، باید حاوی مطالب و دستورالعمل هایی برای همه جنبه‌های مصرف مستقیم با یکدیگر وتأمین سایرفاکتورها باشد. بودجه بندی خطی ساده ترین روش برای جمع‌ آوری داده ها است که به طور کامل ‌بر مبنای‌ مصارف سال های قبل می‌باشد.( داودی راد، خوشبخت، ۱۳۸۷: ۴)

این روش این امکان را فراهم می‌کند تا بتوان تنها با افزایشی ناچیزی نسبت به آنچه در سال گذشته وجود داشته است بودجه سال آینده خود را آماده کرد و نیازی به اهداف برنامه ای روشن یا تعیین شاخصی برای سنجش اثر بخشی و کارایی به منظور اجراء موفقیت آمیز بودجه ریزی نیست. تنها از بودجه پایه موجود آغاز می‌کنیم و هر سال بر مبنای سهم عادلانه به کاهش یا افزایش ناچیزی می پردازیم. نیازی به آگاهی از ارتباط برنامه ای هر ردیف بودجه ای و نقش هر یک از این اقلام در نیل به اهداف کلی برنامه و رسالت سازمان نیست.

در این روش برای هر یک از ‌گروه‌های اصلی هزینه ها از قبیل هزینه های پرسنلی مواد و هزینه های سرمایه ای ردیفی در نظر گرفته می شود و هر یک از این گروه ها به ردیف های فرعی دیگری تقسیم می‌شوند. سازمان ها و دستگاه های اجرایی می‌توانند تصمیم بگیرند که هر کسی و در هر سطحی از سازمان از چه اختیاراتی برای انتقال اعتبار از یک ردیف فرعی به ردیف فرعی دیگر برخوردار است، این کنترل را می توان به گونه ای گسترش یا کاهش داد که ‌پاسخ‌گویی‌ کلان مالی که سازمان در پی آن است نیز تحقق یابد.

بودجه ریزی افزایشی یا خطی نخستین بار در اوایل سده بیستم به عنوان بخشی از اصلاحات بودجه ای برای کاهش فساد سیاسی معرفی گردید. در این روش با ایجاد ردیف های بودجه ای تفصیلی برای ‌گروه‌های ویزه یا حتی اقلام سرانه هزینه ها، راحت تر می توان منابع مالی را از زمان تخصیص توسط مجلس هزینه کرد.

بودجه ریزی افزایشی به دلیل اهمیتی که در افزایش ‌پاسخ‌گویی‌ مالی دارد به ماندگارترین و رایج ترین شیوه بودجه ریزی در بخش عمومی تدبیل شده است در واقع به سختی می توان بودجه ریزری عمومی را بدون بودجه ریزری افزایشی تصور کرد. این شیوه تقریباً یا بر سایر شیوه های بودجه ریزی تحمیل می شود یا به همراه آن ها به کار می رود. این کار در بسیاری از موارد تنش های اشکاری را ایجاد می‌کند. چون هدف اطلاعات و تخصصی که برای اجرا بودجه ریزی افزایشی ضروری است با آنچه برای بودجه ریزی برنامه ای عملیاتی یا صفر لازم است تفاوت دارد.( پناهی،۱۳۸۶: ۳۹)

۲-۴-۱-۲) مزیت ها و معایب بودجه ریزی افزایشی

برای اجرا موفقیت آمیز بودجه ریزی افزایشی مهارت های برنامه ای یا مدیریتی چندانی برای یک اداره لازم نیست. در واقع مزیت اصلی این شیوه نیز همین است. به عنوان مثال برای این که بودجه خرید خودکار برای یک داره را تنظیم کنید نیازی ندارد بدانید که از خودکار چه استفاده ای می شود.

اگر در سال گذشته از ۱۰۰ خودکار استفاده کرده اید و حجم کاری شما تغییر چندانی نکرده است ، می توانید فرض کنید که در بودجه سال آینده با احتساب تورم ، به چه میزان پول برای خرید ۱۰۰ خودکار نیاز دارید . این مثال نقاط قوت و ضعف بودجه ریزی افزایشی را نشان می‌دهد. از یک سو، می توانید فرض کنید که آنچه انجام می داده اید احتمالا در سال آینده نیز با تغییراتی جزئی تکرار می شود آنگاه می توانید وقت و انرژی محدود خود را بر تحلیل و برنامه ریزی این تغییرات جزئی متمرکز کنید. این کار پیچیدگی را کاهش و اجازه می‌دهد که بدون صرف ساعت وقتها برای تحلیل و بررسی صدها برگ اطلاعات برنامه ریزی و صرف ساعتها جلسه با کارشناسان برای بازنگری درهر چیزی که انجام می شود بتوان بودجه را تدوین کرد.


موضوعات: بدون موضوع
   پنجشنبه 24 آذر 1401نظر دهید »

۲-۷-۴صندوق های سرمایه گذاری تخصصی

فعالیت این صندوق ها همانند شرکت ها یا صندوق هایی است که در سهام عادی شرکت های صنعتی سرمایه گذاری می‌کنند.این نوع صندوق ها معمولاٌ در صنایع ویژه ای مثل الکترونیک،فعال و دارای درجه اعتبار بالایی هستند.این صندوق ها مورد توجه سرمایه گذاریانی هستند که علاقه مند به سرمایه گذاری در سهم شرکت‌های فعال در یک صنعت خاص می‌باشند.

۲-۷-۵ صندوق های سرمایه گذاری با هدف دوگانه

این صندوق های سرمایه گذاری در سال ۱۹۶۷ در آمریکا پدید آمدند.سیاست این صندوق ها به گونه است که اهداف ‌گروه‌های مختلف سرمایه گذاری برآورده شود.این صندوق ها دو نوع سهام منتشر می‌کنند، سهام نوع الف و سهام نوع ب. وجوه حاصل از این دو نوع سهم در یک پرتفوی معینی از سهام عادی سرمایه گذاری می شود.این صندوق ها برای مدت معینی مثلاٌ ۵ سال منحل می‌شوند.کل سود سهامی که صندوق هر ساله دریافت می‌کند به سهام داران طبقه الف پرداخت می شود و به سهام داران طبقه ب هیچ سودی پرداخت نمی شود.در پایان سال پنجم کل سهام موجود در پرتفوی فروخته شده و ارزش اسمی سهام طبقه الف به دارنگان آن سهام و مابقی کلاٌ به دارندگان سهام طبقه ب پرداخت می شود.‌بنابرین‏ کل سود به سهام داران الف و کل منفعت سرمایه به سهام داران ب تعلق می‌گیرد.سهام الف در این صندوق ها مخاطره کم تری را تقبل می‌کنند ، زیرا ۱۰۰ درصد سود به ۵۰ درصد سهامدارانی که سرمایه را تامین نموده اند تعلق می‌گیرد و امکان بازگشت اصل سرمایه نیز می‌باشد، اما سهام ب مخاطره بیشتری دارد چراکه بازده آن فقط از محل منفعت سرمایه تامین می شود که نا معلوم و غیر قابل پیش‌بینی است.

۲-۷-۶صندوق های بازار پول

این صندوق ها ، شرکت هایی هستند که فقط روی اوراق بهادار کم مخاطره با سررسید کوتاه مدت فعالیت دارند.از جمله این اوراق بهادار می توان به اوراق خزانه ،گواهی سپرده بانکی و اوراق تجاری اشاره نمود.

۲-۷-۷ صندوق های رشد وتوسعه

این صندوق ها نوع دیگری از صندوق های سرمایه گذاری هستند که سیاست آن ها بر مبنای خرید سهام شرکت هایی است که در یک صنعت روبه رشد و بافرصت های سرمایه گذرای فراوان قرار دارد.لذا قیمت های سهام آن ها به تناسب فرصت های سرمایه گذاری و میزان رشد ی که در فروش دارند ، افزایش می‌یابند.البته بدیهی است این نوع صندوق ها از مخاطره بسیار بالایی برخوردارند.

۲-۷-۸ صندوق ها شاخص

این صندوق ها ، صندوق های سرمایه گذاری هستند که عملکرد آن ها مبتنی و برابر با شاخص قیمت سهام است.با توجه به اینکه رفتار،عملکرد،نرخ بازده این صندوق ها دقیقاٌ برابر رفتار، عملکرد و شاخص پرتفوی بازار است باید قید کنند که شاخص مد نظر صندوق کدامیک از شاخص های موجود است،مانند شاخص داوجونز و استاندارد و پورز.

صندوق های شاخصی ،نوعی صندوق سرمایه گذاری یا یونیت تراست ها است که هدف سرمایه گذاری آن دستیابی به بازده یک شاخص انتخابی ،نظیر “S&P500″است.به عبارتی دیگر،صندوق شاخصی ،دارایی خود را در سهام یا اوراق قرضه موجود در سبد یک شاخص ،سرمایه گذاری
می‌کند.

۲-۷-۹ صندوق های قابل معامله در بورس

صندوق های قابل معامله در بورس بسیار شبیه به صندوق های شاخصی هستند و همانند آن ها در سهام زیر مجموعه یک شاخص یا سبد انتخابی از آن سرمایه گذاری می‌کنند.این صندوق ها اگر چه از نظر ساختاری به شکل شرکت سرمایه گذاری با بنیان باز یا یونیت تراست[۹] تشکیل
می‌شوند،اما از جهاتی با آن ها متفاوت هستند:

    • صندوق های قابل ‌معامله در بورس سهام خود را به طور مستقیم به سرمایه گذاران انفرادی نمی فروشند،سهام صندوق های قابل نعامله در بورس در ‌گروه‌های بزرگ که اصطلاحاٌ به “یونیت ایجاد و انتشار” معروف است منتشر و در اختیار سرمایه گذاران نهادی قرار می‌گیرد.

    • فروش” یونیت های ایجاد و انتشار “به سرمایه گذاران نهادی به صورت غیر نقدی انجام می شود و سرمایه گذاران در مقابل یونیت های دربافتی ،سبدی از اوراق بهادار را که به طور معمول همانند پرتفوی صندوق است،در اختیار صندوق قرار می‌دهد.

  • سرمایه گذاران نهادی پس از خرید یونیت های ایجاد و انتشار ،آن ها را تفکیک کرده و در بازار دسته دوم به سرمایه گذاران انفرادی واگذار می‌کنند.

۲-۷-۱۰ صندوق های اوراق قرضه شهرداری ها

این شرکت های سرمایه گذاری ،سرمایه خود را روی اوراق قرضه بدون مالیات که توسط
شهرداری های ایالتی و شهری منتشر می شود،تخصیص می‌دهند.

۲-۷-۱۱ صندوق های سرمایه گذاری بین‌المللی

این شرکت ها در اوراق بهادار شرکت های خارجی سرمایه گذاری می‌کنند.بعضی از آن ها فقط در اوراق بهادار یک کشور خاص سرمایه گذاری کرده و سهام این نوع شرکت ها بیشتر مورد تقاضای آن دسته از سرمایه گذارانی است که قصد دارند از رشد اقتصادی یک کشور خاص بهره مند شوند. این شرکت ها به دلیل مدیریت حرفه ای و آشنایی با مقررات خاص آن کشور ،فرایند تصمیم گیری در سرمایه گذاری خارجی را آسان می‌کنند.

۲-۸ طبقه بندی کلی صندوق های سرمایه گذاری

۲-۸-۱ شرکت های با سرمایه ثابت و متغیر

صندوق هایی که در واقع شرکت های سرمایه گذاری مدیریتی [۱۰]هستند در درجه اول بر حسب ساختار سرمایه به دو دسته کلی تقسیم می‌شوند:

۲-۸-۱-۱ شرکت مدیریت یا صندوق با سرمایه ثابت(سرمایه بسته)

صندوق های با سرمایه ثابت[۱۱] یا شرکت های مدیریتی با سرمایه ثابت[۱۲] دقیقاٌ مشابه شرکت های معمولی تعداد معینی سهم را در بدو امر عرضه می‌کنند و به صورت ادواری ممکن است آن را افزایش دهند.ویژگی بارز این صندوق ها به شرح زیر است:

    • سهام آن ها توسط صندوق ،فقط به هنگام عرضه اولیه به فروش می‌رسد و معاملات سهام در بازار ثانویه بین سرمایه گذاران انجام می شود؛

    • سهام این گونه صندوق ها قابل بازخرید توسط صندوق نمی باشد؛

    • عمر این صندوق ها نا محدود می‌باشد؛

    • سهام معین و محدودی دارند و افزایش سرمایه آن ها پس از کسب مجوز و تحت شرایط معینی صورت می‌گیرد؛

    • قیمت خرید و فروش سهام بر اساس عرضه و تقاضا در بازار تعیین می شود؛

    • سهام آن ها به طور معمول پایین تر از NAV به فروش می‌رسد؛

    • خرید و فروش سهام صندوق در طی روز و در ساعات کاری صورت می‌گیرد؛

  • مدیر سرمایه گذاری به هیچ وجه نگران جریان ورود و خروج منابع نقد نیست، زیرا به جز انتشار سهام به منظور افزایش سرمایه ،سایر معاملات بین سرمایه گذاران،تاثیری بر جریان های نقدی صندوق ندارد.

۲-۸-۱-۲ شرکت مدیریت یا صندوق با سرمایه متغیر(سرمایه باز)


موضوعات: بدون موضوع
   پنجشنبه 24 آذر 1401نظر دهید »

جدول ۴-۳: نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه به منظور پیش‌بینی مهارت­ های اجتماعی مناسب از طریق ویژگی­های شخصیتی در کل نمونه

متغیرهای پیش­بین
F
P
R
R2
β
t
P
گشودگی ‌در تجربه
۸۱/۴۶
۰۰۰۱/۰
۵۹/۰
۳۴/۰
۰۴/۰
۸۳/۰
N.S.
وظیفه­مداری
۰۳/۰
۵۸/۰
N.S.
توافق­پذیری
۵۵/۰
۳/۱۰
۰۰۰۱/۰
برون­گرایی
۰۰۳/۰
۰۶/۰
N.S.

نتایج حاصل از پیش ­بینی معنادار مهارت­ های اجتماعی مناسب از طریق ویژگی­های شخصیتی در شکل ۴-۱ نیز نشان داده شده است.

۵۵/۰ = β

توافق پذیری

شکل ۴-۱: نتایج رگرسیون چندگانه به منظور پیش‌بینی مهارت‌های اجتماعی مناسب از طریق ویژگی‌های شخصیتی

نتایج جدول ۴-۴ نشان می­دهد مقدار آزمون F برای بررسی تاثیر ویژگی­های شخصیتی بر رابطه با همسالان برابر ۵۸/۳۰ بوده که در سطح ۰۰۰۱/۰P< معنادار است. مقدار R2بیانگر آن است که ۲۶ درصد از واریانس رابطه با همسالان توسط ویژگی‌های شخصیتی تبیین می­ شود.

یافته­ ها نشان داد که ابعاد ثبات عاطفی (۳۴/۰=β)، وظیفه­مداری (۱۲/۰=β) و برونگرایی (۲۱/۰=β) به صورت مثبت و معنادار قادر به پیش ­بینی رابطه با همسالان می­باشند. اما بعد توافق­پذیری قادر به پیش ­بینی رابطه با همسالان نبود.

جدول ۴-۴: نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه به منظور پیش ­بینی رابطه با همسالان از طریق
ویژگی­های شخصیتی در کل نمونه

متغیرهای پیش بین
F
P
R
R2
β
t
P
ثبات عاطفی
۵۸/۳۰
۰۰۰۱/۰
۵۰/۰
۲۶/۰
۳۴/۰
۸۵/۶
۰۰۰۱/۰
وظیفه­مداری
۱۲/۰
۱۵/۲
۰۳/۰
توافق­پذیری
۰۳/۰
۶۲/۰
N.S.
برون­گرایی
۲۱/۰
۶۲/۴
۰۰۰۱/۰

نتایج حاصل از پیش ­بینی معنادار رابطه با همسالان از طریق ویژگی­های شخصیتی در
شکل ۴-۲ نشان داده شده است.

ثبات عاطفی

۳۴/۰ = β

۱۲/۰ = β

وظیفه­مداری

۲۱/۰ = β

برون­گرایی

شکل ۴-۲ نتایج رگرسیون چندگانه به منظور پیش‌بینی رابطه با همسالان از

طریق ویژگی‌های شخصیتی

۴-۲-۳- سوال سوم پ‍‍‍ژوهش

آیا ویژگی­های شخصیتی می‌توانند پیش‌بینی کننده تعامل رفتاری– عاطفی دانش ­آموزان دوره راهنمایی باشند؟

برای پاسخ ‌به این سوال به تفکیک تعامل رفتاری و عاطفی از روش آماری رگرسیون چندگانه به شیوه همزمان استفاده شد که نتایج آن در جداول ۴-۵ و ۴-۶ آمده است. بر اساس جدول ۴-۵ و با توجه به معناداری آزمون F (0001/0>P و ۳۲/۲۱=F) و مقدار R2 می‌توان گفت که ویژگی‌های شخصیتی در مجموع ۱۹ درصد از واریانس تعامل رفتاری را تبیین کردند. در این راستا، فقط متغیر وظیفه­مداری (۳۱/۰β=) به طور مثبت و معنادار قادر به پیش ­بینی تعامل رفتاری بود. به بیان دیگر، ابعاد ثبات عاطفی، گشودگی در تجربه و توافق­پذیری قادر به پیش‌بینی تعامل رفتاری نبودند.

جدول ۴-۵: نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه به منظور پیش‌بینی تعامل رفتاری از طریق

ویژگی‌های شخصیتی در کل نمونه

متغیرهای پیش بین
F
P
R
R2
β
t
P
ثبات عاطفی
۳۲/۲۱
۰۰۰۱/۰
۴۴/۰
۱۹/۰
۰۷/۰
۳۴/۱
N.S.
گشودگی در تجربه
۰۴/۰
۷۷/۰
N.S.
وظیفه­مداری
۳۱/۰
۰۹/۵
۰۰۰۱/۰
توافق­پذیری
۱۱/۰
۸۸/۱
N.S.

نتایج حاصل از پیش ­بینی معنادار تعامل رفتاری از طریق ویژگی­های شخصیتی در شکل ۴-۳ نشان داده شده است. همان‌ طور که قبلا هم گفته شد تنها بعد وظیفه­مداری قادر به پیش‌بینی تعامل رفتاری بود.

وظیفه­مداری

۳۱/۰ = β

شکل ۴-۳: نتایج رگرسیون چندگانه به منظور پیش‌بینی تعامل رفتاری

از طریق ویژگی‌های شخصیتی

همین تحلیل‌ها برای بررسی رابطه ویژگی­های شخصیتی و تعامل عاطفی با بهره گرفتن از روش آماری رگرسیون چندگانه نیز صورت گرفت (جدول ۴-۶). نتیجه نشان داد مقدار آزمون F برای بررسی تاثیر ویژگی­های شخصیتی بر تعامل عاطفی برابر با ۳۵/۳۲ بوده که در سطح ۰۰۰۱/۰P< معنادار است. R2 نشان می­دهد که ۲۷ درصد از واریانس تعامل عاطفی توسط ویژگی­های شخصیتی تبیین می­ شود. نگاهی به ضرایب رگرسیون حکایت از آن دارد که هر یک از ابعاد ثبات عاطفی (۱۹/۰(β=، وظیفه­مداری(۳۱/۰(β= و توافق­پذیری (۱۵/۰ (β=می‌تواند تعامل عاطفی را به صورت مثبت و معنادار پیش‌بینی کند. بعد گشودگی در تجربه
(۰۱/۰- (β=قادر به پیش‌بینی معنادار تعامل عاطفی نبود.

جدول ۴-۶ : نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه به منظور پیش‌بینی تعامل عاطفی از طریق ویژگی‌های شخصیتی در کل نمونه

متغیرهای پیش بین
F
P
R
R2
β
t
P
ثبات عاطفی
۳۵/۳۲
۰۰۰۱/۰
۵۲/۰
۲۷/۰
۱۹/۰
۹۸/۳
۰۰۰۱/۰
گشودگی در تجربه
۰۱/۰-
۱۸/۰
N.S.
وظیفه­مداری
۳۱/۰
۲۴/۵
۰۰۰۱/۰
توافق­پذیری
۱۵/۰
۷۸/۲
۰۰۶/۰

نتایج حاصل از پیش ­بینی معنادار تعامل عاطفی از طریق ویژگی­های شخصیتی در شکل ۴-۱ نشان داده شده است.

ثبات عاطفی

۱۹/۰ = β

۳۱/۰ = β

وظیفه­مداری

۱۵/۰ = β

توافق پذیری

شکل ۴-۴: نتایج رگرسیون چندگانه به منظور پیش‌بینی تعامل عاطفی

از طریق ویژگی‌های شخصیتی

۴-۲-۴- سوال چهارم پ‍‍‍ژوهش

برای بررسی سوال چهارم پ‍‍‍ژوهش مبنی بر اینکه آیا بین دانش ­آموزان دختر و پسر در سه پایه تحصیلی از لحاظ مهارت اجتماعی تفاوت وجود دارد؟ از تحلیل واریانس دو طرفه و از طرح ۳×۲ استفاده گردید.

در جدول ۴-۷، میانگین و انحراف معیار نمرات دانش ­آموزان دختر و پسر در خرده مقیاس مهارت اجتماعی مناسب به تفکیک پایه تحصیلی و در جدول ۴-۸ نتایج تاثیرات بین گروهی برای خرده مقیاس مهارت اجتماعی مناسب ارائه شده است.

جدول ۴-۷: میانگین و انحراف معیار نمرات دانش‌آموزان دختر و پسر در سه پایه تحصیلی در خرده مقیاس مهارت اجتماعی مناسب

جنسیت
پایه تحصیلی
میانگین
انحراف معیار
تعداد
پسر
اول راهنمایی
۸۴/۷۲
۳۸/۹
۶۵
دوم راهنمایی
۸۱/۷۰
۷۹/۸
۵۸
سوم راهنمایی
۷۷/۷۲
۷۲/۷
۴۸
کل
۱۳/۷۲
۷۴/۸
۱۷۱
دختر
اول راهنمایی
۱۰/۷۲
۷۷/۱۰
۵۶
دوم راهنمایی
۹۶/۷۰
۰۱/۸
۶۰


موضوعات: بدون موضوع
   پنجشنبه 24 آذر 1401نظر دهید »

1 ... 6 7 8 ...9 ... 11 ...13 ...14 15 16 ... 479

شهریور 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        
جستجو
آخرین مطالب