۲-۱۳-۵-۴ توالی کشور
راهبردهای توالی کشور فرایند تفکیک سهام به دستهبندی کشوریشان و خرید سهام در کشورهایی است که بد عمل کردهاند. با بهره گرفتن از مدل موزون شده ارزشی، ریچاردز[۷۶] (۱۹۹۷) این نظریه را تست میکند و متوجه شد که راهبردهای گردش کشوری میتوانند درآمد مازاد اندکی را در دوره متوسط تحویل دهند. چان[۷۷] و همکارانش (۲۰۰۱) به راهبردهای فاکتور توالی نگاهی انداختند. با بهره گرفتن از شاخصهای جریان داده بازار و پرتفوی موزون شده ارزشی، آن ها درآمدهای غیرعادی مثبت را در کوتاه مدت یافتند. در مقابل، راون هورست (۱۹۹۹) مدارک اندکی در مورد توالی کشور در تحقیق خود از ۲۰ بازار نوظهور با بهره گرفتن از پرتفوی موزون شده مساوی و موزون شده ارزشی به دست آمد. آن ها پیشنهاد کردند که تأثیرات توالی حاصل یک مؤلفه مشترک در تمام بازارها میباشد (کاهان ۲۰۰۸، ۳۵).
۲-۱۳-۵-۵ راهبردهای شتاب/توالی جهتدار
در تحقیق اخیر مفهوم توالی جهتدار معروف به راهبرد شتاب نیز میباشد که به بررسی الگوهای موجود در دوره های سرمایهگذاری میپردازد تا بفهمد آیا درآمدهای غیرعادی با بهره گرفتن از این اطلاعات به دست میآیند یا نه.
نینگ و گرسیس[۷۸] (۲۰۰۶) بررسی کردند که چگونه جابجایی قیمتهای سهام در یک بخش میتواند بر انتظارات بازار و درآمدهای بعدی تأثیر گذارد. آنها دریافتند که سهامی که درآمد ماهانه را نشان میدهد سود بیشتری دارند. نتایج آنها نشان میدهد که این حالت طی یک دوره ۱۸ ساله حفظ میشود و در دهه ۱۹۹۰ زمانی که بازار متغیر است برجستهتر میباشد. این مورد با نتایج اخباری[۷۹] وگریسیس (۲۰۰۷) سازگار بود که میگویند راهبردهای توالی جهت دار زمانی خوب عمل میکنند که بازار سهام ناآرام باشد و قیمتها کاهش یابند. آنها دریافتند که استفاده از یک راهبرد توالی جهت دار تحت این شرایط برای سرمایهگذاران کوچک مفید است و آلفاها و بتاهای کمتر از یک وجود دارند. گتلمن و مارکس[۸۰] (۲۰۰۶) نیز به راهبردهای شتاب در توالی نگاهی انداختند. آنها سرعت تغییر سهام را در دوره سرمایهگذاری مقایسه میکنند آنهایی که درآمدشان افزایش مییابد، خریداری میشوند. آنها دریافتند که سهام با شتاب پایین اما توالی یکسان همانند سهام با توالی یکسان اما با شتاب بالا عمل نمیکنند. آن ها میتوانند ۲-۳ درصد بیشتر درآمد کسب کنند تا اینکه بخواهند از راهبردهای توالی متعارف استفاده کنند (کاهان ۲۰۱۰، ۶۹).
۲-۱۳-۵-۶ توالی جورج- هانگ (قیمت بالای ۵۲ هفتهای)
در یک تحقیق جدید جورج وهانگ این ایده را بررسی کردند که بالاترین قیمت سهام در سال گذشته که معروف به قیمت بالای ۵۲ هفتهای است متناسب با قیمت کنونیاش میتواند جهت تغییر و جابجایی قیمت در آینده را پیشبینی کند. آنها دریافتند که اگر سهام نزدیک به قیمت بالای ۵۲ هفتهای خود باشد، در آینده احتمال دارد که در یک دوره نگهداری خاص به تناسب سهامی که در قیمت بالای ۵۲ هفتهای خود دور است، افزایش یابد. بر مبنای این نظریه، پرتفویهای برابر با رتبهبندی سهام از نزدیکترین سهام به قیمت بالای ۵۲ هفتهای تا سهامی که دورترین بود ایجاد میشود. ۳۰% بالا پرتفوی برنده[۸۱] و ۳۰% پایین پرتفوی[۸۲] بازنده میباشند که یک راهبرد با سرمایهگذاری خود محور را ایجاد میکند و آن ها قادرند تا درآمدهای غیرعادی مثبت را ایجاد کنند. این نتیجه در سهام آمریکا از ۱۹۶۳ تا ۲۰۰۱ به دست آمد با این فرض که دوره نگهداری ۶ ماه باشد. سود بردن از این راهبرد این ایده را به چالش میکشد که بازار کارا و نیمه قوی بر مبنای تعاریف فاما میباشد. جورج وهانگ نیز نتایج خود را با تستهای دو مقاله در مورد توالی مقایسه میکنند که راهبرد شتاب قیمت سهام جگادیش و تیتمن (۱۹۹۳) و دستهبندی صنعتی گرینبلات و ماسکویتز (۱۹۹۹) میباشند. آنها دریافتند که راهبرد ۵۲ هفتهای بالا بهتر از ایده های متعارف توالی در دوره آزمایشی عمل میکند. به دنبال ایده جورج وهانگ، کاهان و مارشال (۲۰۰۵) نزدیکی قیمت کنونی سهام به قیمت بالای ۵۲ هفتهای را در بازار سهام استرالیا بررسی کرد. آن ها درآمدهای غیر نرمال مثبت و از نظر آماری معنادار که حتی از درآمدهای نشان داده شده در بازار آمریکا بالاتر بودند را نشان دادند. این بر مبنای راهبرد نگهداری ۶ ماهه با بهره گرفتن از داده های سالهای ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۳ بود. مجدداً راهبرد توالی قیمت بالای ۵۲ هفتهای بهتر از ایده توالی قیمت سهام و توالی دستهبندی صنعتی گرینبلات و ماسکویتز (۱۹۹۹) عمل کرد. در این راهبرد، ایده استفاده از سهام و اوراق بهادار وجود دارد که برای فروش پایین در بازار استرالیا پذیرفته و به تصویب رسید. بر مبنای یک مقیاس جهانی، ویلسون و وانگ[۸۳] (۲۰۰۷) به تفاوت درآمدها بین فرهنگهای اصالت گرا مثل آمریکا، بریتانیا و آلمان و فرهنگهای جمعی مثل ژاپن و کره جنوبی با بهره گرفتن از راهبرد توالی بالای ۵۲ هفتهای نگاهی میاندازند. نتایج نشان میدهد که این تأثیر در فرهنگهای اصالت گرا قویتر از فرهنگهای جمعی است. آن ها با نگاهی به ۴۵ کشور که از راهبرد بالای ۵۲ هفتهای استفاده کردند، پس به درآمدهای غیر نرمال معنادار بروند. آن ها با مقایسه این کشورها درآمدهای غیر نرمال بالایی را در کشورهای با اصالت گرایی بالا یافتند که از یک سیستم رتبهبندی یا درجهبندی توسط هافستد استفاده شد. آن ها میگویند این پدیده به خاطر افزایش سطح اعتماد به نفس شرکتکننده میباشد (جورج و هانگ ۲۰۰۴، ۵۸).
۲-۱۴- مقایسه دو راهبرد معکوس و راهبرد توالی
راهبردهای توالی و معکوس که برای بهره گیری از همبستگی سریالی موجود در بازدهی بازار و اوراق بهادار به کار میروند، در زمره استثنائات مالی و بی نظمی های بازار سرمایه قرارمی گیرند. راهبرد توالی در یک انتهای پیوستار قرار میگیرد و از خود همبستگی مثبت در بازدهی داراییها در میان مدت حکایت میکند. در این استراتژی بازدهی اضافی با خرید سهام برنده گذشته و فروش سهام بازنده گذشته ۴ قابل دستیابی میباشد (جاگادیش و تیتمن ۱۹۹۳، ۹۳) اوراق بهاداری که عملکرد خوبی (بدی) را در گذشته تجربه کردهاند، گرایش دارند که این بازدهی خوب (بد) را در آینده نیز ادامه دهند. به عبارت بهتر توالی اعتقاد به استمرار بازدهی میان مدت تاریخی در افق میان مدت آتی دارد.راهبرد توالی خود شامل انواع مختلفی میباشد. یکی از آن ها توالی سود است که استدلال میکند سهامی که اخیراً شگفتی در سود داشته اند در آینده نزدیک نیز در همان جهت عمل خواهند کرد. به عبارتی سهامی که تعدیل مثبت داشته اند در آینده نزدیک نیز بازدهی خوبی خواهند داشت. یکی دیگر از انواع توالی، توالی صنعت میباشد که ادعامی کند که صنایعی که در گذشته نزدیک عملکرد و بازدهی خوبی (بدی) داشته اند در آینده نیز این بازدهی را ارائه خواهند کرد. نوع دیگر آن توالی قیمت است که در آن سهامی که بر مبنای شاخص قدرت نسبی، نسبت به بقیه عملکرد بهتری داشته اند انتخاب میشوند و در دوره مشخصی از زمان نگهداری میشوند. نتایج تحقیقات نشان میدهد که با این رویکرد بازدهی اضافی نسبت به بازار به دست میآید(گرینبلات و تیتمن ۱۹۸۹،۱۹۹۱) .